صنایع دستی حاصل فكر، عمل و ابتكار و خلاقیت سازنده آن است و با ویژگی های ارزشمند خود از جمله تولیدات غیر وابستهای است كه نیاز به حمایتی مبتنی بر شناخت كامل ارزش های اختصاصی آن داشته و در این صورت می تواند به عنوان یكی از ستون های استقلال اقتصادی مطرح شود، اكثر صاحبنظران، ایران را به عنوان یكی از سه قطب مهم صنایع دستی جهان می دانند كه از نظر تنوع رشته های مختلف در صدر تمامی كشورها قرار دارد.
با توجه به نظر محققان، پژوهشگران و هنرشناسان مشخص شده که زادگاه صنایع دستی و هنرهایی نظیر قالی، فلزکاری، سفال، سرامیک و … کشور ایران بوده است و نمونه ای از آثار هنرمندان صنایع دستی کشورمان در تمامی موزه ها و مراکز هنری جهان دارای جایگاه ویژه ای است. همچنین صنایع دستی جایگاه و اهمیت ویژهای در ایجاد اشتغال، افزایش درآمد، صرفه جویی ارزی، افزایش تولید و درآمد ملی داشته است.
صنایع دستی ایران از دو بعد هنر و اقتصاد قابل بررسی است. بعد هنری آن در برگیرنده ارزش ها و فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی است و یکی از راه های حفظ این فرهنگ و جلوگیری از اشاعه فرهنگ غرب و اتکا به سلایق و پویایی، اندیشه، تفکر و خلاقیت ایرانی در حفظ و احیای صنایع دستی ایران است که لازمه این امر آموزش، ترویج و گسترش در زمینه تولید و همگانی شدن مصرف کالای صنایع دستی ایران است که همین عامل می تواند موجب اشتغال فراوان شود.
در بعد اقتصادی نیزضرورت، ایجاب می کند که این صنعت برای ادامه فعالیت صنعتگران و تولیدکنندگان سوق پیدا کند تا به جایگاه مناسبی که موجب توسعه بازار جهانی و صادرات، ارزآوری و افزایش درآمد غیرنفتی است دست یابند و سهم و نقش اساسی در توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور داشته باشند. به باور کارشناسان و برنامه ریزان اهمیت صنایع دستی تنها به دلیل درآمد اقتصادی نیست بلکه به لحاظ حفظ ارزش ها، اصالتها و خواستگاه فرهنگی و هنری مورد توجه واقع شده است. با اینحال واقعیتهای صنایع دستی ایران، از جمله مسائلی است که باید به طور جدی مورد بررسی قرار گیرد.
محجوب بودن و مظلومیت بیش از اندازه هنرمندان، صنعتگران و تولیدکنندگان صنایع دستی در سراسر کشور دغدغه اصلی دست اندکاران این حوزه است چنانچه در بین اقشار جامعه هیچ قشری به اندازه آنها مظلوم واقع نشده اند. نیم نگاهی به مشکلات بیمه ای این عده که تولید آنان مهمترین کالای غیر نفتی صادراتی ایران در سطح جهان محسوب می شود، کافی است تا نقاط ضعف جدی شان بر همگان روشن شود. اما فعالیت سازمان های موازی با صنایع دستی موجب چندگانگی تصمیمگیری در این بخش شده است که نمونه بارز آن تفکیک فرش از صنایع دستی کشور است.
وجود رقبای جهانی صنایع دستی که باعث تسخیر بازارهای جهانی با الگوگیری و اقتباس از طرح های بدیع ایرانی به تولید آثار مشابه صنایع دستی ایران پرداختهاند از دیگر واقعیت های تلخ این حوزه بهشمار میرود. در صورتی که میتوان با توجه به ویژگی های خاص صنایع دستی ایران، جایگاه اول را در بحث صادرات جهانی از آن خود کنیم.به هر حال صنایع ایران باوجود شتاب گسترده صنعت و فناوری مدرن هنوز قلب تپنده فرهنگ و هنر کشور محسوب میشود.
در جهت رشد و توسعه و ترویج صنایع دستی در صورتی که صنایع دستی به عنوان یک کالای مصرفی و نه کالای لوکس، وارد سبد مصرفی خانواده ها شود، می توان نسبت به آینده آن امیدوار بود. همچنین اگر فرش به عنوان نگین صنایع دستی ایران جزء رشتههای صنایع دستی محسوب شود و حضور مدیران صنایع دستی در شورای کار گردشگری و هماهنگی با رؤسای سازمان میراث فرهنگی و گردشگری، موفق شوند ویترین ها و غرفه های فروش صنایع دستی را در مراکز اقامتی، سیاحتی و پذیرایی و تمامی اماکنی که قابلیت بازدید و جذب گردشگران را دارند ایجاد کنند بارقه امید دیگری در دل کارشناسان این بخش روشن می شود.
خرید آثار هنرمندان و صنعتگران و تشویق آنان به تولید آثار برجسته برای قرار دادن آنها با شناسنامه های مشخص در موزه صنایع دستی اقدام دیگری است که باید جدی گرفته شود. زیرا این صنعت قابلیت آن را دارد که سازمان میراث فرهنگی،صنایع دستی و گردشگری در هتلها، مهمانسراها، مراکز اقامتی و توریستی و فروشگاههای صنایع دستی با نظارت مدیریتهای صنایع دستی به عرضه و فروش کالای خود به توریست ها و مسافران داخلی و خارجی بپردازد. به منظور رقابت با بازارهای جهانی نیز باید کیفیت مصنوعات دستی را بالا برد و با بسته بندی مطلوب، قیمتها را پایین تر از نوع خارجی آن اورد.