ناصر الدین شاه را از جمله اولین عکاسان ایرانی می دانند. آنچه از یادداشت های شخصی او به دست آمده نشانگر آن است که وی با روش های علمی و فنی عکاسی و طرز کار دوربین های مختلف آشنا بوده و اغلب، از دوربین های بزرگ با سه پایه استفاده می کرده است. آغاز عکاسی در ایران به دوران قاجار و سلطنت ناصرالدین شاه باز می گردد از عکس های موجود این دوران می توان به بخشی از راه و رسم زندگی آن زمان پی برد. تصاویری که از ابنیه و عمارات آن دوران به جا مانده، برای مطالعات ایران عهد قاجار ارزشی مستند دارد و در ضمن اطلاعاتی از نظام حکومتی آن دوره را فراهم می کند.
عکاسان دوره ی قاجار را سه دسته تشکیل می دادند:
عکاسانی که برای مؤسسات کاوش های علمی و جغرافیایی اروپایی کار می کردند.
عکاسان بومی که برای سر گرمی به عکاسی می پرداختند.
عکاسان حرفه ای که از این راه امرار معاش می کردند.
اولین دست اندر کاران عکاسی در ایران، اروپائیانی از کشورهای فرانسه، اتریش و ایتالیا بودند که در مدرسه ی دارالفنون تهران به تدریس مشغول بودند. مدرسه فنی حرفه ای دارالفنون برای تربیت افسران، مهندسان، غیر نظامی، پزشکان و مترجمان توسط امیر کبیر تأسیس شد. احتمالا اولین شخص خارجی که در ایران عکس چاپ کرد، «ژول ریشار» فرانسوی بود که در حدود سال های ۱۸۴۴-۱۸۴۶. م به ایران آمد و در دارالفنون به تدریس زبان فرانسه پرداخت.
اولین مجموعه عکس از آثار تاریخی ایران توسط لوئیجی پشه (Luigi Pesce ) سرهنگی از اهالی ناپل در سفر به ایران تهیه شد. نسخه دومی نیز از این مجموعه در همان سال تهیه و برای ویلیام اول، پادشاه پروس فرستاد شد. آلبوم دیگری نیز به موزه متروپولیتن نیویورک اهدا شده که شامل ۷۵ قطعه عکس است و احتمالا همان آلبومی است که برای پادشاه پروس ارسال شده بود. این آلبوم در اصل متعلق به اردشیر میرزا، نوه فتحعلی شاه بود.
اهدا کننده این آلبوم معتقد است که « پشه » یک از چندین عکاسی است که آثارشان در آن مجموعه گردد آمده است آلبوم متروپولیتن شامل موضوعات متعددی است. قدیمی ترین عکس های این آلبوم بین سال های ۱۸۵۲ تا۱۸۵۵.م گرفته شده اند. سه پرتره از ناصرالدین شاه در جوانی و یک عکس گروهی در این مجموعه وجود دارد، الیته بیشتر تصاویر این آلبوم نشان دهنده معماری آن روزگار است. در اواسط سلطنت ناصرالدین شاه (۱۳۰۰-۱۲۹۰ هـ. ق)، پس از صفر دوم شاه به فرنگ، بعضی همراهان شاه مختصر اطلاعاتی راجع به عکاسی کسب کردند.
ناصرالدین شاه را از جمله اولین عکاسان ایرانی می دانند. آنچه از یادداشت های شخصی او به دست آمده نشانگر آن است که وی با روش های علمی و فنی عکاسی و طرز کار دوربین های مختلف آشنا بوده و اغلب، از دوربین های بزرگ با سه پایه استفاده می کرده است. قدیمی ترین عکس های ناصر الدین شاه عبارتست از پرتره ای که از خودش گرفته و پرتره ای تمام رخ از مادرش. با توجه به قدیمی ترین عکس های موجود در آلبوم کاخ گلستان، می توان نتیجه گرفت که در آن زمان درباریان خود عکاسان چیره دستی بوده اند.
برای نمونه آقا رضا از پیشخدمتان مخصوص شاه که عکاسی را در دارالفنون فرا گرفته بود، به مقام نخستین عکاس باشی دربار منصوب شد. در آن دوران تعدادی از محصلان مستعد دارالفنون برای کسب مهارت های فنی و اطلاعات هنری به اروپا اعزام شدند. در ابتدا دوربین های عکاسی تنها در دسترس درباریانی خاص که آشنا به فن عکاسی بودند و بیشتر آنها لقب عکاس باشی داشتند قرار می گرفت. از عکاسان دربار به جز آقا رضا می توان از عبدالله میرزا قاجار نام برد. وی از دانش آموختگان دارالفنون بود که عکاسی را در فرانسه فرا گرفت و در آموزش عکاسی حرفه ای در ایران نقش مؤثری داشت.
از اوایل سلطنت مظفر الدین شاه در ۱۳۱۴ هـ. ق عبدالله میرزادر بالاخانه ی دارالفنون عکاسخانه دایر و فن عکاسی را متداول کرد. بسیاری از عکاس های بعدی از شاگردان وی بوده اند. این عکاسخانه تا اوایل مشروطیت هم دایر بود. عکاس دیگری که کارهای عکاسی دربار را انجام می داد، میرزا ابراهیم خان عکاس باشی است که از خدمتگزاران دربار مظفرالدین شاه بود. معروف است که مظفر الدین شاه نیز سخت شیفته این هنر و خود عکاسی آماتور بوده است.
آنتوان سوریوگین از عکاسان معروف و هنرمند تبریز و تهران، از اهالی گرجستان بود که در ایران به روس بودن شهرت یافت. او هم از اولین عکاسان معروف آن زمان بود و همزمان با ابراهیم میرزاخان، نقش مهمی در هنر عکاسی داشت. وی در دهه آخر سیزدهم هجری از قفقاز به تبریز آمده و عکاسخانه خود را در آن شهر دایر کرد.
سپس بر اثر شهرتی که به دست آورده بود، به دربار مظفرالدین شاه راه یافت. وی در سال ۱۴۹۵ هجری قمری، کتابی در فن عکاسی از (لیبر) از عکاسان مشهور پاریس به فارسی ترجمه و به ولیعهد تقدیم کرد که نسخهای از آن ترجمه به خط نستعلیق خوش در کتابخانه ملی تهران موجود است.آنتوان گویا همراه مظفرالدین شاه یا کمی پیش از او رهسپار تهران شد. در این شهر در خیابان علاءالدوله (فردوسی) جنب در شرقی میدان، عکاسخانه خود را دایر کرد و در اندک زمان شهرت زیادی در میان مردم تهران به دست آورد.
او سپس تابعیت ایران را پذیرفت و با یک زن ارمنی، البته ایرانی ازدواج کرد و صاحب چند فرزند شد اما از آنان بیش از یک دختر و یک پسر زنده نماند. او مردی آرام، گوشهگیر، خوش برخورد و گشادهرو و در عکاسی استاد بود. پرترهها و عکسهای هنرمندانه او در دست خانوادههای ایرانی، فراوان دیده میشود. وی دارای نشانهای زیادی از سوی ایران شد.
همچنین مدال افتخار طلا از نمایشگاه ۱۸۹۷ بروکسل و نمایشگاه ۱۹۰۰ پاریس و چندین مدال دیگر کسب کرد که تصویر آنها را در برخی از آرمهای عکاسخانه خود در پشت عکسها به چاپ رسانده است. گفته میشود بسیاری از عکسهای زمان مظفرالدین شاه در تهران و پیشامدهای دیگر آن زمان، اثر دست آنتوانخان است و خود، مجموعهای از نسخههای اصل عکسهای آنتوانخان در اختیار دارد که مهارت و استادی او را در هنر عکاسی به خوبی نمایان میکند، گویا برخی از آنها از روی شیشههایی چاپ شده که عکاسان پیش از او از مناظر مختلف
ایران گرفته بودند. او در تهران به خاک سپرده شد، فرزند او هنرمند و مینیاتوریست بود که در آغاز جوانی در آتلیه پدرش مشغول کار عکاسی بود، اما ذوق سرشار و استعدادش او را به کار نقاشی و خلق آثار هنری کشاند. او پس از جنگ دوم جهانی، نمایشگاهی از آثار خود را به نمایش گذاشت و سپس به هندوستان رفت و از آنجا رهسپار آلمان شد و سپس به دعوت وزارت فرهنگ و هنر وقت، نمایشگاهی از آثارش در تالار فرهنگ تهران به معرض نمایش گذاشت و برخی از آثار او برای حوزههای تهران خریداری شد و اکنون روزهای کهولت را در اشتوتگارت میگذراند.