ماهنامه مصداق ۰۳ تیر ۱۳۹۶ - 8 سال پیش زمان تقریبی مطالعه: 1 دقیقه
کپی شد!
0

ماهی پیدا و پنهان در زیر آب

ماهی‌ نام یک دسته از جانداران خون‌سرد آبزی است. ماهی‌ها به کمک باله در آب حرکت می‌کنند که هنگام دور زدن از باله‌های سینه‌ای و هنگام حرکت سریع از باله دمی استفاده می‌کنند. پوست بدن ماهی‌ها از پولک پوشیده شده است و لغزنده است. ماهی‌ها با آب‌شش‌های دو طرف سر خود تنفس می‌کنند. ماهی‌ها در آب تخم‌ریزی می‌کنند و از هر تخم یک ماهی متولد می‌شود.

ماهی‌ها اعضای گروه نافراگیری از موجودات زنده‌اند که همه آبزیان آبششدار جمجمه‌دار که دست و پای آنها انگشت ندارد در این دسته جای می‌گیرد. بیشتر ماهی‌ها خونسردند به عبارت دیگر اجازه می‌دهند تا دمای بدنشان با دمای فضای پیرامون تغییر کند از این رو برخی شناگران چابک و بزرگ مانند کوسه بزرگ سفید و ماهی تن دمای درونی بدنشان را کمی بالاتر نگه می‌دارند. ماهی‌ها در آب‌های جهان رها شده‌اند تقریباً در هر محیط آبی می‌توان ماهی پیدا کرد از جریان‌های تند آب که از بالای کوه‌ها سرچشمه می‌گیرد (مانند ماهی تندابه) تا منطقه مغاکی و حتی ناحیه هدل در عمیق‌ترین نقاط اقیانوس (مانند مارماهی‌سانان پلیکانی و قلابچه‌ماهی) ماهی زندگی می‌کند. ماهی‌ها ۳۳/۱۰۰ گونه توصیف شده دارند که در میان مهره داران گسترده‌ترین گونه جانوری است.

ماهی یکی از منابع مهم برای انسان‌ها است بویژه منبع خوراکی. ماهیگیران عمده یا افرادی که تنها برای گذران زندگی ماهی می‌گیرند این جانور را از فضای وحش صید می‌کنند (نگاه کنید به ماهی‌گیری یا پرورش ماهی) یا از استخرها یا قفس‌هایی که در اقیانوس کار گذاشته‌اند (نگاه کنید به آبزی‌پروری) ماهی بدست می‌آورند.

همچنین برخی ماهی را برای فروش به عنوان حیوان خانگی صید می‌کنند و در آکواریوم‌ها به نمایش می‌گذارند. علاوه بر این موارد یاد شده ماهی در میان برخی فرهنگ‌ها نقش ایزدی هم داشته و به عنوان نماد مذهبی یا هنری در کتاب‌ها و فیلم‌ها از آن یاد شده است. عبارت ماهی برای اشاره به جانوری است جدای از چهاراندامان (مانند دوزیستان، خزندگان، پرندگان و پستانداران) که همگی اجداد مشترک دارند، از این رو ماهی‌ها گروه نافراگیر دانسته می‌شوند که در سامانه شناسی زیستی یک گروه کامل نیست. نخستین جاندارانی که می‌توان گفت در دسته ماهی‌ها جای گرفتند طنابدارانی نرم‌تن بودند که نخستین بار در دوره کامبرین پدید آمدند. آنها با اینکه یک ستون فقرات کامل نداشتند اما از پشت‌مازه برخوردار بودند. این پشت‌مازه به آنها اجازه می‌داد تا نسبت به جانداران بی مهره چابک‌تر باشند. ماهی‌ها در دوران دیرینه‌زیستی هم به تکامل خود ادامه دادند و گوناگونی آنها بیشتر شد. بسیاری از ماهی‌ها در دوران دیرینه‌زیستی به یک پوسته سخت که مانند یک زره بدن آن‌ها را می‌پوشاند مجهز شدند (تخته‌پوستان) این زره از آنها در برابر شکارچیان نگهداری می‌کرد. نخستین ماهی با آرواره در دوران سیلورین پدیدار شد پس از آن بود که جانورانی مانند کوسه به طبیعت افزوده شد.

 

گوناگونی

عبارت «ماهی» به صورت دقیق تر توصیف کننده  هر جانور غیرچهاراندامی جمجمه‌داری (جانوری با جمجمه و در بیشتر موارد دارای استخوان پشت) است که در طول زندگی آبشش دارد و دست و پاهایش (اگر داشته باشد) همانند باله‌اند. برخلاف گروه‌های پستانداران و پرندگان، ماهی‌ها یک کلاد تکی نیستند بلکه مجموعه‌ای نافراگیر از آرایه‌های زیستی اند.

شامل: مخاطی‌واران، مکنده‌ماهی‌ها، غضروف‌ماهیان، پرتوبالگان، تهی‌خارها و شُش‌ماهیان در حقیقت تهی‌خار و شُش‌ماهی از همه گروه‌های ماهی‌ها به چهاراندامان (مانند پستانداران، پرندگان، نرم‌دوزیستان و …) نزدیکتر است؛ بنابراین نزدیک‌ترین نیای مشترک همه ماهی‌ها یکی از اجداد چهاراندامان نیز می‌باشد.

از آنجایی که گروه‌های نافراگیر در دانش امروزی دیگر به رسمیت شناخته نمی‌شوند از این رو در سامانه‌شناسی زیستی از کاربرد عبارت «ماهی» به عنوان یک گروه پرهیز می‌شود. بسیاری از آبزیان که در کاربرد معلوم، به عنوان ماهی معروف شده‌اند با توجه به توضیحات بالا دیگر ماهی دانسته نمی‌شوند از آن جمله می‌توان اشاره کرد به: سپیداج، ستاره دریایی، خارچنگ، حلزون صدف‌دار و عروس دریایی. در گذشته حتی زیست شناسان هم تفاوتی میان انواع آبزیان نمی‌دیدند و مواردی مانند تمساح، اسب آبی، دوزیستان، نهنگ‌ها، خوک دریایی و بسیاری از بی مهرگان دریا را به عنوان ماهی دسته‌بندی می‌کردند. اما در دانش امروز همه پستانداران از جمله آب بازسانانی همچون نهنگ و دلفین به عنوان ماهی دانسته نمی‌شوند. در کاربردهای دیگر مانند آبزی‌پروری ماهی تنها به جانوران باله دار گفته می‌شود تا از دیگر اعضای گروه جدا شوند. معمولاً ماهی‌ها خونسردند، و هندسه بدن آنها به گونه‌ای است که بتوانند به سرعت شنا کنند، آنها با کمک آبشش اکسیژن را از آب بیرون می‌کشند یا اینکه از ابزاری برای تنفس هوای بیرون (جو) بهره می‌برند. ماهی‌ها دو باله دارند همچنین معمولاً یک یا دو (به ندرت سه) باله پشت دارند، یک باله در ناحیه مقعد و یک دم باله مانند. پوست ماهی‌ها معمولاً با پولک (فَلس) پوشانده شده است و تخم گذارند. هر کدام از مشخصاتی که درباره ماهی‌ها گفته شد، استثناهایی هم دارد، برای نمونه ماهی تن، شمشیرماهی و برخی گونه‌های کوسه دیده شده که خون‌گرم اند یا مشخصاتی همانند جانوران خونگرم پیدا کرده‌اند، آنها می‌توانند بدنشان را از درون گرم کنند به گونه‌ای که از دمای آب پیرامون گرم تر شود. هندسه بدن (گذر جریان آب از کنار بدن) و روش شنا کردن همه ماهی‌ها یکسان نیست برای نمونه ماهی‌هایی مانند تُن، آزاد و گیش ماهیان در یک ثانیه می‌توانند ۱۰ تا ۲۰ برابر طول بدن خود را شنا کنند در حالی که پرتوماهی‌ها و مارماهیان در یک ثانیه نمی‌توانند بیش از نیمی از طول بدن خود را شنا کنند.

بسیاری از ماهیانی که در آب‌های شیرین زندگی می‌کنند با استفاده از ساختارهای گوناگون همان‌طور که از آب اکسیژن بدست می‌آورند از هوای بیرون هم اکسیژن بدست می‌آورند. شُش‌ماهی مانند چهاراندامان یک جفت شُش دارد، گورامی اندامی مانند ماز (هزارتو) دارد که مانند شُش کار می‌کند و می‌تواند اکسیژن از هوا بگیرد (مازماهیان). برخی گربه ماهی‌ها هم اکسیژن را از راه شکم خود دریافت می‌کنند. هندسه بدن و باله‌های ماهی‌ها هم بسیار متغیر است بویژه این تفاوت در میان آبزیانی که شبیه ماهی نیستند بیشتر دیده می‌شود مانند: اسب دریایی، قلابچه‌ماهی، بادکنک‌ماهی و مارماهی‌سانان پلیکانی. سطح پوست ماهی می‌تواند صاف باشد (مانند مارماهی رنگین) یا با انواع گوناگون پولک پوشیده شده باشد. همچنین ماهی‌هایی وجود دارند که بیشتر روی زمین زندگی می‌کنند؛ گل خورک خوراکش را روی گل پیدا می‌کند و روی زمین با دیگر ماهی‌ها اندرکنش دارد تنها هنگامی که بخواهد پنهان شود به زیر آب می‌رود. برخی گربه‌ماهی‌سانان در زیر زمین، سفره‌های آب زیرزمینی و در خاک برگ‌های اشباع از آب زندگی می‌کنند.

بزرگی بدن ماهی‌ها از کوسه‌نهنگ ۱۶ متری آغاز می‌شود تا نوزادماهی فربه که ۸ میلیمتر طول دارد. می‌توان گفت گوناگونی گونه‌های ماهی‌ها به صورت یکسان میان ماهی‌های دریایی و ماهی‌های زیست‌بوم آب شیرین تقسیم می‌شود. ناحیه هند-آرام مرکز اصلی گوناگونی‌های ماهی‌های دریایی است در حالی که ماهی‌های آب‌های شیرین بیشتر در حوضه آبریز رودخانه‌های بزرگ جنگل‌های باران‌خیز استوایی گوناگونی دارند بویژه در بستر رودهای آمازون، کنگو و مکونگ. بیش از ۵۶۰۰ گونه ماهی در آب‌های شیرین منطقه گرمسیری قاره آمریکا و منطقه معتدل آمریکای جنوبی وجود دارد (ناحیه نئوتروپیکال). این گونه‌های ماهی نزدیک به ۱۰درصد همه گونه‌های مهره‌داران را پوشش می‌دهد. ناحیه‌های سرشار از مواد خوراکی بستر آمازون مانند کانتائو به تنهایی بیشتر از کل اروپا گوناگونی در ماهی‌های آب‌های شیرین دارند.

 

آبشش

بیشتر ماهی‌ها با کمک آبشش‌هایی که در دو طرف حلق خود دارند از آب اکسیژن بدست می‌آورند. آبشش‌ها ساختاری رشته‌ای دارند. هر یک از این رشته‌ها دارای شبکه‌ای از مویرگها است که سطح بزرگی را برای تبادل اکسیژن و کربن دی‌اکسید پوشش می‌دهد. ماهی‌ها برای تبادل اکسیژن آبی که سرشار از اکسیژن است را از راه دهان به داخل می‌کشند و آن را با فشار از آبشش‌ها رد می‌کنند. در برخی ماهی‌ها خون مویرگها در خلاف جهت آب ورودی حرکت می‌کند و باعث می‌شود تبادل متقابل روی دهد. آبشش‌ها آبی که اکسیژنش را از دست داده از راه بازشوهای دو طرف حلق به بیرون می‌رانند. در برخی ماهی‌ها مانند کوسه و مکنده‌ماهی، آبشش‌ها دارای چندین بازشو اند در حالی که در ماهی‌هایی مانند ماهیان استخوانی هر آبشش تنها یک خروجی در هر طرف دارد که این خروجی هم زیر یک پوشش استخوانی نگهدارنده پنهان است. اژدرسانان جوان دارای آبشش بیرونی اند، این ویژگی در آنها همانند برخی دوزیستان است.

 

دم و بازدم از هوا

برخی ماهی‌ها می‌توانند با کمک ساز و کارهای متفاوت از هوا، اکسیژن بگیرند. پوست مارماهی مهاجر می‌تواند به صورت مستقیم اکسیژن هوا را جذب کند. مارماهی الکتریکی از راه حفره دهانی (بوکال) هوا را تنفس می‌کند. گربه‌ماهی‌های خانواده‌های مکنده‌دهانان، زره‌دار و گربه‌ماهی خاردار کوتوله هوا را از راه دستگاه گوارش خود جذب می‌کنند.شُش‌ماهی‌ها به جز شش‌ماهی استرالیایی و اژدرسانان یک جفت شُش همانند چهاراندامان در بدن خود دارند آنها هوای تازه را از راه دهان خود به داخل می‌کشند و هوای مصرف شده را از راه آبشش خود بیرون می‌کنند.

ماهی سرسوسماری و کمان باله درون بدنشان کیسه‌های هوای دارای رگ‌های خونی دارند که به کمک آن اکسیژن هوا را جذب می‌کنند.

کپورماهی‌سانان، درنده‌ماهیان و بسیاری از گربه‌ماهی‌ سانان هوای عبوری را از راه شکم خود تنفس می‌کنند. گل‌خورک‌ها درست مانند قورباغه‌ها، هوای عبوری را از راه پوست خود جذب می‌کنند. بسیاری از ماهی‌ها ابزارهای جذب اکسیژن از هوا را دارند، مازماهیانی مانند گورامی و ماهی بتا در بالای آبشش خود اندامی هزارتومانند (مازمانند) دارند که این کار را برایشان انجام می‌دهد.

ماهی‌های دیگر هم وجود دارند که یا اندامی همانند مازماهیان دارند یا کارکردی مانند آنها دارند تا اکسیژن را از هوا بیرون بکشند از آن جمله می‌توان به ماهیان سرماری و چند مورد گربه ماهی اشاره کرد. تنفس هوا برای ماهیانی کاربرد دارد که در آب‌های کم عمق یا آب‌هایی که به صورت فصلی میزان غلظت اکسیژن شان کم می‌شود کاربرد دارد. ماهی‌هایی که تنها از اکسیژن محلول در آب تنفس می‌کنند مانند ماهی لوتی و سیکلیدها در چنین آب‌هایی به سرعت از بین می‌روند در حالی که ماهی‌هایی که هوا هم تنفس می‌کنند می‌توانند برای مدت طولانی تری دوام آورند؛ حتی در مواردی در گِل مخلوط با آب هم می‌توانند زنده بمانند.

در حالت شدید تر برخی ماهی‌های تنفس کننده هوا می‌توانند در گودال‌های مرطوب، بدون آب برای چند هفته زندگی کنند؛ در این حالت آنها در یک حالت رخوت و بی حالی زندگی می‌کنند تا دوباره به آب برسند.

ماهی‌هایی که از هوا تنفس می‌کنند به دو دسته تقسیم می‌شوند، ماهی‌های مجبور به تنفس هوا (obligate air breathers) و ماهی‌های مختار به تنفس هوا (facultative air breathers). از جمله ماهی‌های مجبور به تنفس هوا می‌توان به شُش‌ماهی‌های آفریقایی اشاره کرد که مجبورند هوا تنفس کنند وگرنه می‌میرند. از جمله ماهی‌های مختار به تنفس هوا گربه ماهی لجن‌خوار است که تنها زمانی هوا تنفس می‌کند که لازم باشد در غیر این صورت از آبشش‌هایش استفاده می‌کند. بیشتر ماهی‌هایی که از هوا اکسیژن می‌گیرند به دلخواه این کار را می‌کنند آنها ترجیح می‌دهند انرژی خود را صرف سطح آب آمدن نکنند و خود را در معرض خطر شکارچیان قرار ندهند.

 

دستگاه گردش خون

دستگاه گردش خون ماهی‌ها به صورت یک حلقه بسته است. به این معنی که قلب خون را در یک حلقه در سراسر بدن به گردش درمی‌آورد. در بیشتر ماهی‌ها قلب چهار بخش دارد شامل دو محفظه، یک بخش ورود و یک بخش خروج. خش نخست که سینوس ونوسوس نام دارد کیسه‌ای با دیواره نازک است که خون را پیش از آنکه به بخش دوم، دهلیز برسد از سیاهرگ می‌گیرد. دهلیز خود یک محفظه ماهیچه‌ای بزرگ است که مانند یک راه یک طرفه خون را به بخش سوم، بطن می‌برد. بطن دیواره‌های ماهیچه‌ای ضخیم دارد خون را نخست به بخش چهار (یک لوله ماهیچه‌ای بزرگ) و سپس به بیرون قلب پمپ می‌کند. بخش چهار که پیاز شریانی نام دارد به آئورت متصل است و از این راه خون به آبشش‌ها می‌رسد.

 

گوارش

داشتن آرواره به ماهی‌ها اجازه می‌دهد تا گروه‌های گوناگونی از مواد خوراکی را مصرف کنند از گیاهان گرفته تا موجودات زنده دیگر. ماهی‌ها پس از بلعیدن غذا در مری آن را به مواد ریزتر تبدیل می‌کنند و در معده غذا را بیشتر گوارش می‌کنند. بسیاری از ماهی‌ها اندامی انگشت مانند به نام کورروده دارند که آنزیم‌های گوارشی را ترشح می‌کند و مواد مغذی را جذب می‌کند. همان‌طور که مواد خوراکی مسیر خود را در دستگاه گوارش می‌پیمایند اندام‌هایی مانند کبد و لوزالمعده چندین آنزیم و ماده شیمیایی دیگر به آنها می‌افزایند. روده گام آخر گوارش است و مواد مغذی در آنجا جذب می‌شوند.

حساسیت و دستگاه عصبی

در مقایسه با دیگر مهره‌داران، ماهی‌ها معمولاً نسبت به اندامشان، مغز کوچکی دارند؛ عموماً وزن مغز یک ماهی یک-پانزدهم وزن مغز یک پرنده یا پستاندار هم‌ردیفش (از نظر بزرگی) است. با این حال ماهی‌هایی وجود دارند که مغز نسبتاً بزرگی دارند، از آن میان می‌توان به پیل‌ماهیان و کوسه اشاره کرد. سنگینی مغز این ماهی‌ها همانند پرندگان و کیسه‌داران است.مغز یک ماهی به چندین ناحیه تقسیم می‌شود. در پیش، پیاز بویایی قرار دارد. یک ساختار زوج که سیگنال‌های فرستاده شده از سوراخ‌های بینی را به کمک دو عصب بویایی، دریافت و پردازش می‌کند.برای ماهی‌هایی که با کمک حس بویایی شکار می‌کنند مانند کوسه‌ها، گربه ماهی‌ها و بی‌فک‌ماهی‌ها، پیاز بویایی بسیار بزرگ است. در پشت پیاز بویایی، دو عضو با ساختاری همانند مخِ آب‌پرده‌داران پیشرفته وجود دارد. در ماهی‌ها، مخ بیشتر درگیر حس بویایی است. کل این ساختار با هم مغز پیشین یا پیش‌مغز (forebrain) نام دارد.

ارتباط میان مغز پیشین و میان‌مغز با کمک مغز میانجی برقرار می‌شود. در نگاره نشان داده شده این بخش در زیر اندام بینایی قرار دارد و در تصویر دیده نمی‌شود. مغز میانجی کارهای مرتبط با هورمون‌ها و هم‌ایستایی را انجام می‌دهد. غده صنوبری درست در بالای مغز میانجی جای گرفته است. این بخش مسئول تشخیص نور است، ساعت زیستی بدن جانور را تنظیم می‌کند و دگرگونی‌های رنگ بدن را کنترل می‌کند. درون میان‌مغز دو عضو تشخیص نور قرار دارند، در ماهی‌هایی که با کمک بینایی خود به شکار می‌روند مانند قزل‌آلای رنگین‌کمان و سیکلید این اندام‌ها بزرگتر است. مغز پشتی یا مغز پیشاپسین ویژه شنا کردن و حفظ تعادل است.این بخش مغز دیگر اندام‌های زوج ندارد بلکه تکی است و از همه بخش‌ها بزرگتر است.این بخش از مغز در بی‌فک‌ماهی‌ها و مکنده‌ماهیها نسبتاً کوچک است در حالی که در پیل‌ماهیان این بخش بزرگتر است و ظاهراً مسئول حس الکتریکی ماهی نیز می‌باشد.ساقه مغز، بخش پسین مغز است که بار کنترل ماهیچه‌ها و اندام‌های بدن را بر دوش دارد در ماهی‌های استخوانی، سافه مغز، تنفس فیزیولوژیک و تنظیم فشار اسمزی را هم انجام می‌دهد.

 

اندام‌های حسی

بیشتر ماهی‌ها اندام‌های حسی خوب و پیشرفته‌ای دارند. ماهی‌ها تقریباً در تمام روشنایی روز می‌توانند رنگ‌ها را شناسایی کنند و می‌توان گفت بینایی آن‌ها دست کم به خوبی بینایی انسان‌ها است. بیشتر ماهی‌ها اندام‌های دریافت کننده شیمیایی دارند که به آن‌ها این توان را می‌دهد که حس بویایی و چشایی ویژه‌ای داشته باشند. ماهی‌ها با اینکه گوش دارند اما بسیاری از آنها به خوبی نمی‌شنوند. بیشتر ماهی‌ها دریافت کننده‌های حساس دستگاه خط جانبی دارند، این دستگاه به آنها کمک می‌کند تا کوچکترین جریان‌ها و لرزش‌های پیرامونشان را حس کنند و حرکت شکار یا ماهی‌های اطراف را درک کنند. برخی ماهی‌ها مانند گربه ماهی و کوسه ومارماهی اندام‌هایی دارند که کوچکترین میدان الکتریکی پیرامون در حد میلی ولت را هم تشخیص می‌دهد. دیگر ماهی‌ها مانند ماهی‌های برقی آمریکای جنوبی، کاردماهی‌سانان می‌توانند جریان‌های الکتریکی بسیار ضعیف تولید کنند، آنها با از این جریان الکتریکی در مسیریابی و ارتباط با دیگر ماهی‌ها بهره می‌برند.ماهی‌ها با کمک نشانه‌های اختصاصی که در محیط وجود دارد و نقشه‌ای که در ذهنشان از محیط دارند با در نظر گرفتن نمادها و ویژگی‌های خاص هر منطقه جهت یابی می‌کنند. رفتار ماهی‌ها در هزارتوها نشان داده است که آنها از حافظه فضایی و توان تشخیص تفاوت‌ها با کمک حافظه دیداری برخوردارند.

 

دریافت کننده‌های الکتریکی و مغناطیسی

دریافت کننده‌های الکتریکی به ماهی این امکان را می‌دهد تا میدان الکتریکی و جریان‌های پیرامونش را احساس کند. برخی ماهی‌ها مانند گربه ماهی و کوسه و مارماهی اندامی دارند که به کمک آن می‌توانند پتانسیل الکتریکی ضعیف در حد میلی ولت را هم درک کنند. ماهی‌های دیگر مانند کاردماهی‌سانان آمریکای جنوبی جریان‌های الکتریکی ضعیفی تولید می‌کنند که از آن در راه یابی و ارتباط با دیگران بهره می‌برند. اندام‌های دریافت کننده الکتریکی در کوسه‌ها، آمپول‌های لورنزینی نام دارد شمار آنها بیش از صدها هزار است.کوسه از این اندام‌ها در شناسایی میدان الکترومغناطیسی که همه موجودات زنده تولید می‌کنند استفاده می‌کند. کوسه‌ها بویژه کوسه سرچکشی با کمک این اندام‌ها، شکار خود را پیدا می‌کند. دستگاه تشخیص الکتریکی کوسه در میان تمام موجودات زنده، بهترین است.

کوسه می‌تواند شکاری که زیر ماسه پنهان شده است را با کمک میدان الکتریکی که تولید می‌کند شناسایی کند. حرکت جریان‌های اقیانوسی در میدان مغناطیسی زمین، میدان‌های الکتریکی تولید می‌کند که احتمالاً کوسه‌ها با کمک این میدان‌ها راه خود را پیدا می‌کنند.برخی ماهی‌ها مانند گربه‌ماهی برقی با کمک دستگاه درک میدان‌های الکتریکی مجاور، می‌توانند در میان آب‌های گلی راه خود را پیدا کنند. این ماهی‌ها با بهره‌گیری از دگرگونی‌های طیفی و مدولاسیون دامنه، فاکتورهایی مانند شکل، بزرگی، فاصله، سرعت و رسانایی جسم را تشخیص می‌دهند. همچنین تشخیص، جنس، سن و سلسله مراتب در میان گونه‌ها با کمک همین میدان الکتریکی قابل تعیین است. برای ماهی‌هایی که در آب‌های شور اند، تغییرات میدان الکتریکی در حدود ۵nV/cm هم قابل تشخیص است.

ماهی پوزه‌پارویی، پلانکتون‌ها را با کمک دریافت کننده‌های الکتریکی passive که بر روی پوزه برجسته اش وجود دارد شکار می‌کند. گروه‌های بزرگ پلانکتون سیگنالی در حدود ۰/۵ تا ۲۰ هرتز تولید می‌کنند که برای این ماهی قابل تشخیص است. دریافت کننده‌های مغناطیسی این توان را می‌دهند تا جانور با کمک میدان مغناطیسی زمین جهت‌ها را پیدا کند. در ۱۹۸۸ دانشمندان دریافتند که در جمجمه ماهی آزاد قرمز، آهن مغناطیسی شده وجود دارد که در آن در دریافت مغناطیسی کمک می‌کند.

 

راهیابی

ماهی آزاد معمولاً هزاران کیلومتر از محل تولد خود دور می‌شود و دوباره به آن بازمی‌گردد. ماهی آزاد، اوایل زندگی خود را در رودخانه‌ها سر می‌کنند سپس به سوی دریا شنا می‌کنند و دوران بزرگسالی خود را آنجا سپری می‌کنند پس از آن دوباره به رودخانه بازمی‌گردند تا در آنجا تخم ریزی کنند. آنها معمولاً به همان رودخانه‌ای بازمی‌گردند که در آن زاده شده‌اند، حتی گاهی دقیقاً همان جایی که تخم شان نخستین بار گذاشته شده است را پیدا می‌کنند.گمان بر این است که هنگامی که آنها در اقیانوس اند با کمک دریافت کننده‌های مغناطیسی خود جای کلی رودخانه‌ای که در آن زاده شده‌اند را پیدا کنند و هنگامی که به رود نزدیک شدند از حس بویایی خود برای پیدا کردن خانه اولیه شان استفاده می‌کنند. به عبارت دیگر با استفاده از میدان مغناطیسی زمین و دریافت کننده‌های شیمیایی (بویایی) راه را پیدا می‌کنند.

 

احساس درد

در آزمایش‌های انجام شده از سوی ویلیام تاولگا، نشانه‌هایی مبنی بر این که ماهی‌ها نسبت به درد و ترس پاسخ می‌دهند. برای نمونه وزغ‌ماهیان هنگامی که شوک الکتریکی بر آن‌ها وارد می‌شد، ناله و خرخر می‌کردند همچنین هنگامی که با یک الکترود روبرو می‌شدند باز همین واکنش را از خود نشان می‌دادند.در سال ۲۰۰۳ دانشمندان اسکاتلندی دانشگاه ادینبرو و مؤسسه رازلین به این نتیجه رسیدند که قزل آلای رنگین کمان رفتاری مرتبط با درد همانند دیگر حیوانات از خود نشان می‌دهد. برای این آزمایش زهر زنبور و استیک اسید درون لب‌های ماهی تزریق شد و دیده شد که ماهی در پاسخ بدنش را به این سو و آن سو می‌برد و لب‌هایش را به همدیگر و به زمین می‌مالد؛ این رفتار همانند رفتاری است که پستانداران در برابر این درد انجام می‌دادند تا از آن رهایی یابند  الگویی که نورون‌ها پیام می‌فرستادند همانند الگوی نورون‌های انسانی بود. جیمز. دی. رز از دانشگاه وایومینگ ادعا کرد نتیجه این پژوهش‌ها ایراد دارد چون در آن اثبات نشده که ماهی هشیاری و آگاهی نسبت به درد دارد بویژه گونه‌ای از هشیاری که در ما دیده می‌شود. رز بحث می‌کند که از آنجایی که مغز ماهی‌ها با انسان بسیار متفاوت است، احتمالاً رفتار ماهی، آگاهانه و ارادی نبوده، از این رو رفتاری که ماهی در برابر درد انجام داده که همانند واکنش انسانی بوده، می‌توانسته دلیل دیگری داشته باشد. یک سال پیشاز این آزمایش رز نتایج پژوهشی را منتشر کرده بود مبنی بر این که ماهی‌ها نمی‌توانند درد را حس کنند چون در مغز آنها نوقشر وجود ندارد.

نویسنده
M-Moradi
مطالب مرتبط
نظرات