
در حالی كه در جهان امروز، صنایع دستی علاوه بر حفظ جایگاه خود در عرصه هنر، زیبایی شناختی و هویت بخشی ملی و منطقه ای به یك منبع مهم ارزش افزوده و بهره وری اقتصادی تبدیل شده است در ایران به دلیل برخی موانع و مشكلات، این صنعت از جایگاه واقعی خود فاصله گرفته و از نقش آفرینی در عرصه اقتصادی نیز دور شده است.
در حالی که در جهان امروز، صنایع دستی علاوه بر حفظ جایگاه خود در عرصه هنر، زیبایی شناختی و هویت بخشی ملی و منطقه ای به یک منبع مهم ارزش افزوده و بهره وری اقتصادی تبدیل شده است در ایران به دلیل برخی موانع و مشکلات، این صنعت از جایگاه واقعی خود فاصله گرفته و از نقش آفرینی در عرصه اقتصادی نیز دور شده است. این عامل سبب شده که تاثیر و نقش صنایع دستی در افزایش اشتغال و درآمد زایی به مرور کم رنگ شود به طوری که از سویی امکان عرضه در بازارهای داخلی را از دست می دهد و از سوی دیگر رویای رقابت با بازارهای خارجی را ناممکن می سازد.
در گذشته های نه چندان دور هنرمندان و صنعتگران در زمینه هنرهایی مانند شیشه گری، سفالگری، نمدمالی، بافت پارچه های ابریشمی، پشمی و نخی، گلیم و جاجیم، چموش دوزی، چوبکاری، قلاب دوزی و غیره فعال بودند. واردات بی رویه صنایع دستی از چین و پاکستان، فقدان حمایت مادی و معنوی از این گونه صنایع در داخل کشور و همچنین انتقال نیافتن دانش و تجربه این قبیل مهارت ها از پدران و استادان این فنون و هنرها به نسل حاضر از عمده ترین چالشهای پیش روی این هنر صنعت به شمار می رود.
اکنون، ازبرخی صنایع دستی که از قرنها قبل به زیبایی و مهارت بسیار ساخته می شد و تحسین همگان را برمی انگیخت دیگر خبری نیست. صنایع دستی، باوجود داشتن مزایایی چون دسترسی آسان و ارزان به مواد اولیه، بی نیازی به سرمایه گذاری زیاد، برخورداری از ابزار کار ساده و تأثیرگذاری در صنعت گردشگری به دلیل فقدان بازار فروش و عرضه محصولات تولیدی و همچنین نبود حمایت کافی مسؤولان دیگر قادر نیست که جوانان و نواندیشان را به خود جلب کند. اما حلقه مفقوده کجاست ؟
راهکارهای مختلفی در زمینه تقویت و ایجاد بازارهایی برای ترویج و بسط و توسعه صنایع دستی و در کنار آن فروش محصولات صنایع دستی وجود دارد که این راهکارها می تواند به تقویت، توسعه، بازاریابی و تبلیغ صنایع دستی بیانجامد که از آن جمله است :
۱) ایجاد و تقویت تعاونی های صادرکنندگان صنایع دستی که این اتحادیه می تواند متشکل از فارغ التحصیلان ، کارشناسان و تولیدکنندگان این گونه محصولات باشد.
۲) توسعه و ترویج تجارت الکترونیک به طوری که همواره به صادرات این گونه صنایع به عنوان یک اصل نگریسته شود و از طریق تجارت الکترونیک و ایجاد سایت های اینترنتی، سعی در معرفی و ترویج این قبیل صنایع شود.
۳) شرکت در نمایشگاه های صنایع دستی داخلی و بین المللی .
سازمان میرات فرهنگی و گردشگری همواره تاسیس و راه اندازی بازارچه های صنایع دستی را در سراسر کشور مدنظر داشته است. به علاوه آموزش و بکارگیری نیروهای جوان در بخش صنایع دستی از اهداف این سازمان است که در برنامه های بلند مدت بر آن تاکید شده است. به گفته مسؤولان و کارشناسان این سازمان ، هنگامی که این نیروها فاقد مکانی برای عرضه تولیدات خود و فروش آن باشند هم چنین از آموزش لازم نیز برخوردار نباشند، تاسیس این بازارچه ها به عنوان مکانی برای عرضه و فروش صنایع دستی در مقیاس انبوه، می تواند بخشی از این مشکل را حل کند.
ایجاد این شهرکها با توجه به ظرفیت های موجود یکی از نیازهای ضروری است زیرا که ظرفیت تولید صنایع دستی بالا است. در صنایع دستی چون عامل تولید (نیروی دستی ) انسان است (نه ماشین )لذا در این رشته تولید انبوه امکان پذیر نیست و عموما این رشته رابه نام فراصنعت می شناسند یعنی واژه هنر بر صنعت مقدم است. اما متاسفانه قیمت آثاری که با ذوق و خلاقیت انسانی خلق می شود با توجه به ارزش افزوده بالا، عدم تولید انبوه و مدت زمانی که صرف خلق آن می شود، بسیار ناچیز است . مردم از یک طرف نسبت به آن بی توجه هستند و از طرف دیگر قدرت خرید آن را ندارند. دولت و مسؤولان ذی ربط می توانند با حمایت از این صنعت ارزشمند اشتغالزا آن را به مشاغل ارزآور در سطح کشور تبدیل کنند.
اگر مشکلات بیمه ای صنعتگران و هنرمندان فعال در عرصه صنایع دستی حل شود آنها فارغ از این مشکلات ، طرحهای جدیدی ارایه دهند که در نهایت منجر به رشد اقتصادی این بخش و حتی کل کشور خواهد شد. تهیه مواد اولیه فرآوری شده و مناسب و عرضه آن به صنعتگران و نظارت بر نحوه ساخت و مراحل تولید صنایع دستی می تواند گام بزرگی برای حفظ کیفیت تولیدات این رشته باشد.
ایجاد مراکز و مناطقی که در آنها بتوان مراحل ساخت و تولید صنایع دستی را برای گردشگران به نمایش گذارد نیز از جمله راهکارهایی است که می تواند برای جذب جوانان مستعد به این صنایع و نیز تشویق مردم به خرید بیشر این کالاها مورد توجه مسؤولان ذیربط قرارگیرد. صنایع دستی هر خطه از این سرزمین هنرپرور علاوه بر این که میتواند در توسعه جوامع محلی، فقرزدایی ، ارتقاء سطح درآمد، رفاه اجتماعی و بهبود اقتصاد خانواده موثر باشد، در عین حال نقش بسزایی نیز در هویت بخشی به سیمای شهر و روستا و در کنار آن ایجاد غرور ملی دارد.
حال اگر اندکی برنامه ریزی در این زمینه صورت گیرد می توان امیدوار بود که صنایع دستی در انبوهی از صنایع دستی ساخت چین و پاکستان مظلومانه خاک نخورد، جوانان به این هنر صنعت گرایش پیدا کنند، زمینه تبلیغات، بازاریابی و در نتیجه صادرات آن به بازارهای خارجی فراهم شود و در نهایت مردم نیز بخشی از فضای خانه خود را به این یادگار دیرینه و میرات گران بهای ایرانی مزین کنند.