
چگونگی تصمیم گیری افراد برای خرید کالاها ، راهگشای طراحان برای ایجاد طرحی موثر می باشد . روانشناسی از رشته هایی است که در همه زمینه ها ( اجتماعی ، اقتصادی ، هنری ، ورزشی و ….. ) ، کارآیی و تاثیر گذاری خود را به اثبات رسانده است . انسان موجودی پیچیده با واکنشهای متفاوت نسبت به وقایع پیرامونش می باشد . روانشناسی سعی برآن دارد ، تا الگویی از این رفتارها و واکنشها ارائه دهد .
افراد در فروشگاهها ، از جلوی قفسههایی حاوی محصولاتی که در بستههای متنوع قرار دارند ، میگذرند .
یک فروشگاه بزرگ دارای ۰۰۰/۳۰ تا ۰۰۰/۴۰ قلم کالا می باشد . برابر آمار یک مصرف کننده کمتر از ۱۰۰ قلم از این کالاها را میبیند وبا خرید حدود ۱۴ قلم کالا ، فروشگاه را ترک می کند . تنها بستههایی که حضورشان درک میگردد، شانس حضور در سبد خرید مصرف کننده را دارا می باشند . برای حصول این ادراک ، نیازمند توجه خریدار هستیم . برای بدست آوردن توجه، احتیاج به عاملی دارای قدرت توقف دهی می باشیم . تولیدکنندگان برای فروش نیازمند مکث خریدار به هنگام عبور ، در جلوی بسته حاوی محصولات خویش می باشند . در طراحی گرافیکی بسته ، عامل رنگ این وظیفه را بعهده دارد . اولین عامل که در یک بسته جلب توجه میکند ، رنگ (یا ترکیبات متنوع رنگها) می باشد . ( دومین عامل فـــُرم و پس ازآن خــط و فونت مورد استفاده میباشد . )
آگاهی به معنی شناخت محصول ، آشنایی با مزایا و خصوصیات کالا می باشد . در طراحی گرافیکی بسته ها ، برای شناخت محصول از عکس یا تصویر طراحی شده کالا استفاده می گردد ؛ و آشنایی با مزایای کالا توسط متن درج گردیده بر روی بسته صورت می گیرد .
آگاهی از اطلاعات به معنای فهم آن نیست . فهم به معنای تلاش آگاهانه فکر برای دانستن می باشد . توجه در گام اول پاسخی تقریبا غیر منفعل ، اما فهم پاسخی فعال از جانب مخاطب می باشد . اطلاعات میبایست بصورت شفاف ، واضح و صریح ارائه گردیده تا امکان جذب آن توسط مصرف کننده فراهم گردد .
ترغیب یعنی ایجاد نوعی جذبه در مخاطب ، که منجر به خرید کالا خواهد گردید . برای ایجاد جذبه ، می توان از دلالیل منطقی یا تکیه بر عواطف مخاطب استفاده کرد . میتوان با استدلال وتمرکز بر منطق وبرهان، مصرف کننده را ترغیب و مجاب به خرید نمود ؛ اما بسیاری ازتصمیمات خرید از نوع احساسی هستند و دلایل منطقی یا نیازهای واقعی ، انگیزه آن نیستند . برای ترغیب مخاطب راههای بسیار متنوعی وجود دارد . طراحان با استفاده از دانش ، مهارت ، و از همه مهمتر خلاقـیـت سعی بر جذاب بودن هر چه بیشتر بسته ها دارند .
همانطور که پیشتر اشاره گردید ؛ یکی از کاربردهای بسته بندی ، کاربرد تبلیغاتی می باشد . طراحی گرافیکی وظیفه انجام این مهم را به عهده دارد. ازعوامل موثر در طراحی گرافیکی می توان از رنگ ، طرح یا تصویر ، لوگو یا همان نام تجاری محصول ، نشان یا همان آرم تجاری ، خطوط ، نمادها ، ماسکوت ، اندازه ، ترکیب بندی ، هدایت چشم و … نام برد .
اولین عامل برای جلب توجه و جذب مخاطب ( ادراک ) ، رنگ می باشد . رنگها را می توان از سه دیدگاه بصری ( امپرسیون ) ، احساسی ( اکسپرسیون ) ونمادی (کانستراکسیون ) مورد مطالعه قرار داد . رنگهای اصلی یا اولیه عبارتند از : زرد ، قرمز و آِّبی ؛ و رنگهای ثانویه که از ترکیب رنگهای اولیه بوجود میآیند : سبز ، بنفش و نارنجی می باشند . رنگها میتوانند القا کننده وزن ، طعم ، حجم ، درجه حرارت ، حرکت و ….. باشند. آشنایی با تاثیرات روانی رنگها و ترکیبات گوناگون آن ، کمک شایانی برای طراحان خواهد بود . البته باید این نکته را در نظر داشت که رنگها در فرهنگها و نقاط مختلف جهان ، دارای مفاهیم و تاثیرات متفاوتی می باشند . طراحان بر اساس ماهیت محصول، از رنگ خاصی استفاده می کنند . بطور مثال برای محصولات غذایی بیشتر از رنگهای گرم استفاده میکنند. تحقیقات نشان دهنده این نکته است که رنگ نارنجی، بسیار اشتها آور است ؛ یا رنگ مشکی ، لوکس بودن را تداعی میکند. رنگهای روشن بسته را بزرگتر و سبکتر ، و رنگهای تیره بسته را کوچکتر و سنگین تر نشان می دهد. طراحان برای برجسته کردن و نمایش بهتر عنصر غالب یا مسلط در طرح ( که میتواند محصول ، نام تجاری یاخدماتی نظیر مدت زمان گارانتی باشد .) از رنگهایی با کنتراست مکمل استفاده می کـننــد. (طراحان برای شناسایی رنگهای مکمل ، از دایره رنگ استفاده می نمایند.) رنگها در انواع کنتراست از درخشندگی بیشتری در کنار هم برخوردارند .
لوگو یا همان لوگو تایپ ، نام تولید کننده محصول می باشد . نام تجاری محصول اعتبار ، ارزش و هویت کالا است . از آنجایی که لوگو جزو سرمایههای یک شرکت محسوب می گردد ، یکی از اهداف در طراحی بستهها ، شاخص نمودن و نمایش بهتر آن می باشد. لوگو یا همان نام تجاری پس از معرفی وسیع در رسانه های مختلف (همچنین درج بر روی بسته های حاوی محصولات ) ، در طول زمان به معنایی فراتر وگاه بسیار متفاوت با معنای لغوی کلمه دست مییابند. به همین دلیل میبایست در انتخاب نام محصولات ، بسیار دقت کرد و حتی المقدور از انتخاب اسامی که به نوعی دارای تقدس میباشند، پرهیز کرد .
از عناصر انتقال آگاهی به مصرف کننده ، مندرجات روی بسته می باشد . قلمهای استفاده گردیده برای نوشتن ، می بایست متناسب با نوع و شخصیت محصول باشد . مطمئناً فونت مورد استفاده برای یک محصول صنعتی نظیر الکترو موتور با فونت استفاده گردیده برای یک محصول آرایشی نظیر رنگ مو ، بسیار متفاوت خواهد بود . امروزه طراحان با پیشرفت تکنولوژی و در دسترس بودن نرم افزارهای متنوع و کارآمد ، می توانند ، انواع فونتها را در اختیار داشته و استفاده نمایند .
از مزایای یک بسته بندی مناسب ، شناخت سریع محصول و کاربرد آن میباشد . این وظیفه به عهده عکس یا تصویر کالا بوده ، که در طراحی مورد استفاده قرار می گیرد . در بسته بندی محصولات غذایی، عکس طبیعی بیش از طرح تصویر سازی شده جلب توجه کرده ؛ و باعث ترغیب مصرف کننده به خرید می گردد. (البته آمارها نشان دهنده این مطلب میباشد که تاثیر نمایش خود کالا ، از عکس یا تصویر آن بسیار بیشتر میباشد. به همین سبب این روزها شاهد بسته بندی های گوناگونی می باشیم که در ساختار آنان از یک پنجره برای نشان دادن کالا استفاده گردیده است. )
قرار گیری عناصری مانند لوگو ، عکس ، شعار تبلیغاتی ، نقوش و ….. در کنار هم را « ترکیب بندی » می گویند .طراحان در تر کیب بندی می بایست به تاثیر حجم ، فرم، بازتاب نور ، فاصله ومکان بیننده از بسته ، توجه نمایند . عناصر مختلف در طراحی را میتوان بصورتهای متفاوتی با هم ترکیب کرد . طراحان با استفاده از تجربه و خلاقیت ، ترکیب بندی های موثر و موفقی ، خلق می نمایند. طراحان در ترکیب بندی عناصر برای حفظ یکپارچگی طرح ، از تعادل متقارن یا غیر متقارن استفاده می نمایند . در تعادل متقارن عناصر حول مرکز هندسی توزیع می گردند ، اما در تعادل غیر متقارن عناصر بر اساس وزن بصری مرتب می گردند . در طرحهایی که از تعادل غیر متقارن استفاده می گردد ، طرح از جذابیت بیشتری برخوردار می باشد .