
گر چه گیتار ؛ به شکلی که امروزه آنرا میشناسیم؛ ساز نسبتا جوانی است ؛ تاریخچه ی آن از هزاران سال قبل حکایت میکند. ایرانیان ؛ عبری ها و برخی اقوام کهن دیگر نیز دارای آلات موسیقی زهی بوده اند که توسط مضراب نواختهمیشدند ؛ و در سال ۷۱۱ یعنی در جریان اشغال اسپانیا توسط مورها سازی به نام ربک وارد این سرزمینشد. طی سالهای بعد گیتار دستخوش تغیراتی شد تا اینکه بالاخره در اواخر قرن ۱۸ به شکل امروزی آن کهدارای ۶ سیم میباشد درآمد. حتا کمی قبل ؛ در قرن ۱۷ گیتارهای متداول کوچکتر و دارای ۴ یا ۵ سیم بودند.
در اوایل قرن ۱۹ ؛ شخصیتهای برجسته ی متعددی در اسپانیا و ایتالیا ظهور کردند که جهت معرفی گیتاربه عنوان یک ساز ارکستری معتبر از هیچ کوششی دریغ نکردند.مهمترین این افراد فرناندو سور بود ؛ که در سال ۱۷۷۸ در بارسلون اسپانیا متولد شد. سور ؛ که در سال ۱۸۳۹ درگذشت ؛ تمام زندگی خویش را صرف اجرای کنسرت؛ تدریس و همچنین ساخت صدها اثر باارزش برای گیتار نمود. لقب او بتهوون گیتار است.
از دیگر شخصیتهای ممتاز و معاصر سور ؛ دیونیزیو آگوادو بود. وی متولد سال ۱۷۸۴ در مادرید اسپانیاو متوفی به سال ۱۸۴۹ میباشد. قطعات کوتاه و تمرینهای جذاب متعددی از خود به جا گذاشته است.دیگر شخصیتهای برجسته ی همدوره با سور عبارتند از :فردیناندو کارولی ؛ متیو کارکاسی و مایورو جولیانی .همه ی انها اساتیدی بودند که موجب استغنای گنجینه ی گیتار شدند .متاسفانه پس از این دوره از محبوبیت گیتار کاسته شد و این عدم محبوبیت ادامه یافت تا اینکه سرانجام در اواخر قرن ۱۹ به همت فرانسیسکو تارگا و اگوستین باریوس ؛ گیتار دگر بار ارزشهایوالای خود را بازیافت. در قرن ۲۰ هم راه این بزرگان توسط دو نفر ادامه یافت : میگویل لوبت و اندره سگوویا . مخصوصا سگوویا ؛ که در طی ۷۰ سال تلاش خستگی ناپذیر؛ چنان اعتباری به گیتار بخشید که امروزه این ساز ؛ به یک ساز کلاسیک کاملا جدی بدل شده است. از نوازندگان برجسته ی امروزه هم میتوان به نامهای زیر اشاره کرد : آلیریو دیاز؛ جان ویلیامز ؛ جولیان بریم ؛ پپه رومرو و…
گیتار نوعی سازهای زهی است که با پیک یا انگشت نواخته میشود. این ساز علاوه بر داشتن قدمت تاریخی قابل توجهی در قرن گذشته (چه از لحاظ ساختار خود ساز و چه از لحاظ تکنیکهای نوازندگی) هم گام با تحولات موسیقی غرب پیشرفت چشم گیری داشته. که این پیشرفت علاوه بوجود آوردن گونههای متفاوتی از این ساز، برای آن جایگاه ویژهای در موسیقی امروز جهان بوجود آوردهاست.
گیتار نتیجه تحول لوت در اروپا است. لوت نیز خود تحول یافته عود (به عربی العود=چوب) و بربط است. گفته میشود زریاب نامی عود را به اندلس آورد و از آن پس این ساز در اسپانیا و دیگر مناطق اروپا رایج شد.
در زمان حکومت اسلام در اروپا، این ساز توسط زریاب دارابگردی و چند تن از شاگردانش به آندلس برده شد. در آن زمان به گیتار، کیتارا یا قیتارا میگفتند و نام کنونی آن برگرفته از همین نام است. در واقع وجود پسوند تار در نام گیتار میتواند موید این باشد که گیتار سازی ایرانی است.
زریاب در ابتدا در اسپانیا شروع به آموزش گیتار کرد. در آن زمان اسپانیاییها خود سبکی غنی بنام فلامنکو داشتند که با سازهایی از جمله کاستانت، کاخون با همراهی پالماس، بایلا (رقص فلامنکو) و کانته (آواز فلامنکو) نواخته میشد.
همان طور که در عکسها ملاحظه میکنید، گونههای مختلف گیتار ممکن است شامل اجزای متفاوتی باشند. یا شکل اجزا و یا جنس آنها با هم فرق داشته باشند. اما نهایتا اجزای موجود در همه انواع گیتارها همینها هستند.
گیتارها را به شیوههای مختلفی میتوان دسته بندی کرد. در این بین اگر بخواهیم از لحاظ صوتی آنها را دسته بندی کنیم، که مسلما برای یک ابزار موسیقی مناسب ترین روش خواهد بود. از آن جایی که نحوه تولید صدای آکوستیک در گیتار ارتباط تنگاتنگی با نوع بدنه آن دارد، ناچار به استفاده از دسته بندی بدنه خواهیم بود:
گیتار آکوستیک گیتاری ست که برای شنیده شدن وابسته به ابزارهای دیگر (مثل آمپلی فایر) نیست. صدای سیمها تنها در بدنه چوبی توخالی آن تقویت شده و به گوش میرسد. این نوع گیتار معمولا شش سیم فلزی دارند که ضخامت آنها از زیرترین سیم تا بم ترین سیم به طور معمول بین ۱۳ تا ۵۶ هزارم اینچ میباشد. بدنه از اتصال صفحه چوبی پشتی، صفحه چوبی جلویی، و دو قسمت چوبی انحنادار کناری ساخته میشود، که صفحهبالایی معمولا دارای سوراخ یا سوراخهای بزرگی است که به واسطه شکل و محل قرار گرفتنشان میتوانند ویژگیهای آکوستیکی خاصی به ساز بدهند.
گونه اسپانیایی گیتار آکوستیک با عنوان گیتار فلامنکو شناخته میشود. که نامش را از سبک زیبای فلامنکو به ارث بردهاست.
اصولا باید گفت گیتار کلاسیک نوعی گیتار آکوستیک است. چون صدای آن بدون واسطه شنیده میشود. اما این نوع گیتار کمی با گیتارهایی که با عنوان گیتار آکوستیک شناخته میشوند تفاوت دارد. بدنه آن کمی کوچکتر بوده و در آن به جای سیمهای فلزی از سه سیم نایلونی و سه سیم فلز تنیده شده به دور ابریشم استفاده میشود، که به آن صدای نرم و آرامی میدهد. این ساز نسبت به سازهای دیگر ارکستر و نیز گیتار آکوستیک صدای کمتری دارد.
گیتار کلاسیک خود از گیتار فلامنکو که اسپانیاییها آن را به کار میبردهاند مشتق گشتهاست . بین گیتار کلاسیک و گیتار فلامنکو تفاوت نا چیزی وجود دارد , معمولا گیتار کلاسیک از چوبهایی که رنگ قهوهای تیره دارتد ساخته میشود و گیتارهای با چوبهای زرد و روشن تر از آن گیتارهای فلامنکو هستند . اسپانیاییها از ساز گیتار برای نواختن موسیقی خودشان یعنی فلامنکو استفاده میکردهاند که بعدها با شروع دوران کلاسیک در موسیقی اروپا عدهای از این ساز برای نواختن قطعات موسیقی کلاسیک استفاده کردند .
از لحاظ ظاهری شاید نتوان تفاوت چندانی بین یک گیتار الکتروآکوستیک با یک گیتار آکوستیک پیدا کرد. اما از لحاظ صوتی گیتار الکتروآکوستیک روند الکتریکی را پیش میگیرد، بدین صورت که صدا توسط پیکاپ به شکل سیگنال الکتریکی درآمده، که بعد از طی کردن مسیرها و برخی ادوات الکتریکی، به وسیله آمپلی فایر تقویت میشود و سر انجام از طریق اسپیکرهای آمپلی فایر به گوش میرسد.
اگر تنظیمات خیلی خاصی برای آمپلی فایر (و افکت یا افکتها) نداشته باشیم، صدای این نوع گیتار با گیتار آکوستیک تفاوتی نخواهد داشت، با این تفاوت که حالا صدا تا حدود زیادی تحت کنترل میباشد. نوازنده بدون آنکه مجبور به تعویض ساز برای پیدا کردن صدای مورد نظرش باشد میتواند از طریق تنظیم اکولایزری که روی گیتار قرار دارد حالت صدا را تغییر دهد و با صدایی که مورد نظرش است نوازندگی کند.
گیتار برقی یا گیتار الکتریک نوعی گیتار است که صدای آن به وسیله تقویت کنندهای الکتریکی تشدید و یا تغییر مییابد.
ارتعاشات وارده بر سیمهای گیتار توسط قطعهای به نام پیکآپ به سیگنالهای الکتریکی تبدیل میشود. در واقع پیکآپ همانند یک میکروفن عمل کرده و سیگنالها را از طریق یک سیم به آمپلیفایر (تقویت کننده) میفرستد و سپس صدای تقویت شده توسط یک یا چند بلندگو پخش میشود. در ابتدا گیتارهای الکتریکی تنها یک پیکآپ داشتند، اما امروزه با دو یا سه پیکآپ ساخته می شوند.
ایده پیدایش گیتارهای الکتریکی از آنجا آغاز شد که در همنوازیها صدای گیتار آکوستیک در بین صدای سازهای دیگر مانند بیس و درام گم بود و به وضوح شنیده نمیشد. در نتیجه در صدد آن برآمدند تا صدای گیتار را تقویت کنند، و بهترین راه برای این کار استفاده از علم الکترونیک بود.
در حدود دهه ۳۰ میلادی گیتارهای الکتریکی وارد موسیقی شدند. این اتفاق پدید آورندهی انقلابی در صدا و تکنولوژی بود که تا امروز نیز ادامه دارد. با پیدایش راک اند رول در دهه ۵۰ میلادی، گیتارهای الکتریکی به سرعت در موسیقی جا باز کردند و به یکی از فراگیرترین سازهای تاریخ مبدل شدند. معمولا در گروههای راک دو نوازنده گیتار الکتریک وجود دارد که یک نفر ملودیها را مینوازد (گیتار لید) و دیگری ریتمها را ( گیتار ریتم).
این ساز را از نظر بدنه میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد: بدنه-توپر و بدنه-توخالی. گیتارهای بدنه-توخالی مورد استفاده نوازندگان جاز قرار میگیرد، در صورتی که بدنه-توپر عموماً در موسیقی راک کاربرد دارد.
معمولا گیتارهای الکتریکی شش سیم دارند. بعضی نیز دارای ۱۲ سیم می باشند که هرجفت با یک نت کوک میشود، منتهی با اکتاوهای متفاوت، این گیتارها اکثراً در موسیقی فولک کاربرد دارند. گیتارهای ۸ سیمی نیز وجود داردند که البته غیرمعمول هستند.