
گندم جزء اولين گياهان زراعي ميباشد كه اهلي شده و توسط انسان كشت گرديده است. تاريخچه اهلي كردن گندم احتمالاً به 12000 تا 18000 سال قبل از ميلاد برميگردد و شايد شروع آن با جمعآوري بذر اجداد وحشي گندم فعلي صورت گرفته باشد.
درباره گندم تاریخچه کاملاً صحیح و روشنی در دست نمیباشد. عمرکشت و کار را برای گندم حدود ۱۰۰۰۰ سال تصور میکنند. برای گندمهایی که از حفاریهای ژارمو نزدیک سلیمانیه در عراق به دست آمده است به کمک کربن رادیو اکتیور توانستهاند در حدود ده هزار سال عمر تعیین کنند.
حدس زده میشود که جنوب غربی آسیا مبداء گندم است. روی تابلوهای برنزی قرن ۱۹ قبل از میلاد که از سوریه بدست آمده است طریقه خردکردن گندم و تبدیل آن به نان مشاهده شده است .
هرودوت تاریخنویس یونانی، در گزارشهای مربوط به قرن پنجم قبل از میلاد به تهیه نان در مصر اشـــاره کرده است. گورهای امتداد رودخانه نیل دیوارهایی دارد که طرزکشت و کار، برداشت، آسیاب کردن گندم و بالاخره تهیه نان را در آن زمان نشان میدهد. آب وهوای نسبتاً گرم عصر حجر موجب کشت غلات گوناگونی مانند گندم، جو و ارزن شد.
مسلم است که بشر اولیه غلات را مطابق روشهای امروزی مورد استفاده نانوایی قرار نمیداده است بلکه برای استفاده غذایی، از دانههای گیاهان غلات بصورت برشته یا دمی و از دانههای خردشده و آرد شده آنها بصورت هریره استفاده میکرده است.
هربرت هوور (Herbert Hoover) در سال ۱۹۴۳ راجع به اهمیت نان در جنگ چنین گفته است «اولین کلمهای که در جنگ از آن سخن به میان آمده است اسلحه و آخرین آن نان بوده است ».
در تمام وعدههای غذایی ملاحظه میشود که هیچ نوع غذایی نیست که گندم یا فرآوردههای آردی گندم در آن بکار نرفته باشد. بنابراین، نان ارزش و اهمیت غذایی خود را از قدیم تا بحال کاملاً حفظ کرده است.
قدم به قدم و به تدریج که اثر خاک، رطوبت، آماده سازی زمین و آب و هوا مورد توجه بشر آن روز قرار گرفت، با فکر و اندیشههای بسیار ابتدایی خود کشت و زرع گیاهان راآغاز کرد برای این کار کشت برنج وارزن وحشی را برای مناطق گرم، گندم و جو علوفه ای ( وحشی ) رابرای مناطقی با گرمای کمتر و بعد از چندی چاودار ویولاف علوفه ای ( وحشی ) را برای مناطقی با آب و هوای نسبتاً سرد انتخاب کرد. که این امر به مرور زمان منجر به کشت صحیح گونههای غلات امروزی گردید.
برای تک تک غلات ، تاریخچه صحیح و روشنی در دست نیست، ولی آنچه مسلم است از دیر باز این گیاهان را به صورت وحشی کشت میکردهاند. گندم، احتمالا یکی از اولین گیاهانی است که به وسیله انسان زراعت شده است به همین دلیل مهمترین گیاه زراعتی به شمار میآید زیرا زراعت آن از تمام گیاهان آسانتربوده، و دارای قدرت تطابق بالایی با مناطق مختلف که دارای شرایط آب و هوایی متفاوت هستند، میباشند. از طرف دیگر غذای اولیه و اصلی اغلب مردم جهان را تشکیل میدهد.
این گیاه حدودأ ۱۲ تا ۱۷ هزار سال قبل از میلاد در خاورمیانه کشت میشده و حدودأ ۱۰ تا ۱۵ هزار سال قبل از میلا د در آسیاه وجود داشته است اما هیچکس به درستی نمیداند که دقیقأ چه موقع و توسط چه کسی شناخته شده است.
Triticum monococcum
Triticum dicoccum
میباشند از سوریه وفلسطین بوده که از این دو منطقه به مصر و بین النهرین وسپس به ایران و از طریق ایران به هندوستان، ترکمنستان، چین و روسیه وسرانجام به اروپا برده شده و از طریق اروپا به سایر نقاط جهان انتقال یافته است.
یک هفتم اراضی زیر کشت جهان به زراعت گندم اختصاص دارد. گندم بیش از هر محصول دیگری زمین را اشغال میکند و سطح کشت این محصول در جهان تقریبا مساوی کشت دو محصول برنج و ذرت است. قریب ۱۰/۰۰۰ نوع از این محصول تاکنون شناخته شده و از این انواع مختلف در سردترین و گرمترین نقاط دنیا با موفقیت کامل بهرهبرداری میشود و حتی در خشکترین نقاط جهان گندم را میتوان کاشت و برداشت کرد.
ما به خوبی آگاهیم که چه نوع گندمی را اولین نانوای تاریخ به صورت آرد درآورد. در مومیاییهای مصر دانههای گندم – که با انواع موجود آن در جهان فعلی تفاوت چندانی ندارد- یافت شده است و این امر میرساند که از ازمنه قدیم گندم به منظور تغذیه بشر به کار میرفته است. ابداع و اختراع کشت گندم در دوران ماقبل تاریخ یکی از مهمترین وقایع و پدیدههای بشریت به شمار میرود.
قبل از اینکه این محصول متداول شود تمام کره خاک با همه منابع آن قادر به فراهم نمودن موجبات زندگی و تغذیه جمعیتی به اندازه کشور اسپانیای فعلی نبود در صورتی که تمام مواد خوردنی آن فسادپذیر بوده و قابلیت ذخیره کردن برای سالهای قحطی را هم نداشت و روی همین اصل کشت گندم باعث ایجاد مزارع و شهرهای متعدد شده است.
در تمام نقاط جهان تاریخ کشت گندم مقارن با تاریخ تمدن میباشد. دستیابی بشر به اراضی موجب رشد حس مالکیت شد و چون برای کشت گندم فصل و موقع معینی لازم است کمکم بشر را به ستارهشناسی و تقویمنویسی وادار کرد و به این ترتیب علم نجوم و ریاضیات پیریزی شد.
برخی از گیاهشناسان مرکز اولیه گندم را مصر میدانند، زیرا معتقدند که مقداری از دانه گندم در مقبره مصریان قدیم در کنار رود نیل به دست آمده است. مصریها تصور میکردند که خدایان آنها گندم، «وسایل» آسیاب کردن و تهیه نان را آفریدهاند.
اولین دستگاه اداری عظیم نظیر حکومتهای ملی امروزه برای نظارت در کانالهای آبیاری و مزارع گندم در کشور مصر که یکی از قدیمیترین تولیدکنندگان گندم است تاسیس شد.
سرانجام در ۱۸۳۱ میلادی یک دهقان ۲۲ ساله ویرجینیایی انقلابی در تولید گندم ایجاد و اولین ماشین درو را به وجود آورد که یک قرن بعد از آن تاریخ، ساعات کاری را که برای درو کردن یک جریب لازم بود از ۶۴ ساعت به ۵/۲ ساعت تقلیل داد.
در اثر ازدیاد تولید گندم، وسایل نقلیه بزرگتری و سریعتری را میطلبید که راهآهن برترین مناسبترین اختراع برای حمل گندم بود.
در ابتدای قرن نوزدهم زمستانهای سخت و تابستانهای سوزان و خشکسالیهای مهیب موجب کاهش تولید گندم در مغرب آمریکا شد در همین موقع که مزارع گندم دچار ویرانی شده بود یکی از متخصصین دانهشناسی وزارت کشاورزی آمریکا به نام مارک کارلتون که مرد باهوشی بود متوجه شد که با وجود خشکسالی در یکی از ایالات روسیه کشاورزان محصول قابل توجهی برداشت کردهاند. بر اساس تحقیقات وی معلوم شد که بذر گندم روسها از اجدادشان برای آنها به ارث گذاشته شده است. کارلتون شخصا اکثر دشتهای وسیع روسیه را زیر پا گذاشت و آنچه میخواست به دست آورد.
اینک(دهه ۱۳۳۰) قسمت اعظم مبلغ ۲۰۰۰ میلیون دلار محصول سالانه گندم آمریکا گندم زمستانه قرمز است که از نسل همان گندمی که کارلتون سوغات آورد باقی مانده است. نظیر این واقعه جالب داستان ویلیام و چارکز ساندرز کارشناس کشاورزی کانادایی است که گندم (مارکیز) آنان به عنوان (بزرگترین موفقیت در تاریخ نسل گندم) شناخته شده است.
داستان مزبور مربوط به یک قرن قبل و چنین است که روزی مردی اسکاتلندی که روی پل ساحلی شهر گلاسکو گردش میکرد مشاهده نمود که از یک کشتی لهستانی گندم خالی میکنند. وی نزدیک رفته و بدون اراده کلاهش را از دانههای گندم پر کرد و این گندم را برای یکی از دوستانش به کانادا فرستاد و وی در بهار سال بعد گندم مزبور را کاشت و البته گندم مذکور چون گندم زمستانی بود و باید در پاییز کشت و در تابستان سال بعد برداشت شود، از بین رفت و تمام خوشههای آن فاسد شد جز یک خوشه و در اثر ازدیاد آن یک خوشه که بعدها به نام گندم «سرخه فیف» معروف شد کلیه مزارع قسمت غربی کشور کانادا از این بذر پوشیده شد. ولی این کشت به سمت شمال کشور پیشروی نکرد و در همان صفحات غربی متوقف شد به این معنی که رطوبت و شبنم زیاد قبل از رسیدن سنبله موجب تولید زنگ شده و آن را فاسد میکرد.
خط کمربندی کشت گندم در کانادامنحصر به کمربند باریکی در مرز اتازونی بودتا اینکه ویلیام ساندرز که در راس متخصصین مزارع نمونه قرار داشت به منظور کسب اطلاعات بیشتری برای رفع این نقیصه و ازدیاد سطح کشت شروع به مکاتبه با مقامات مذهبی ممالک شرقی کرد و یکی از کلیساهای هندوستان در جواب او نوشت که در آن کشور بذری به نام گندم سفت و سرخ کلکته وجود دارد که خیلی زودرس است و باید هم این طور باشد چه گندم مزبور در دامنه کوه هیمالیا میروید ولی عملکرد آن چندان تعریفی ندارد. بدیهی است نمونههایی هم از این بذر فرستاده شده بود که مورد آزمایش مروجین قرار گیرد.
ساندرز توانست که از امتزاج گندم کلکته و گندم موجود در آمریکای شمالی نوع جدیدی به وجود آورد. به تدریج کشاورزان آمریکای شمالی ۳۰۰ میلیون بوشلاز گندم مارکیز تولید کردند که همه آنها از نسل همان بذر انتخابی دکتر ساندرز بود.
بذر مارکیز به رطوبت غلبه میکرد و شش روز زودتر از بذر فیف میرسید و البته این شش روز تفاوت بین سعادت و شقاوت جهت کشاورزان آن حدود بود.بعدا اسلاف دکتر ساندرز ۲۰ درصد سطح محصول را افزایش دادند که امروزه تنها این افزایش برای خوراک ۱۵ میلیون نفر کافی است. از این تاریخ به بعد کشت گندم توسعه و ترقی یافت و کودشیمیایی ترکیبی و دستگاه پخشکننده کود نیتروژن و این گونه وسایل در بالا بردن سطح پروتئین و ماده بیاض البیضی گندم تاثیر بسزایی داشت.

از اواخر سال ۱۳۰۹ آزمایشهای مقدماتی غلات و ازدیاد بذر در مزارع آزمایشی باغ فردوس دانشکده کشاورزی کرج انجام شد. سال۱۳۱۴، بنگاه اصلاح و تهیه بذر در ایران در کرج تأسیس گردید و ابتدا مسئولیت آنرا دکتر شنیدر (Schneider) آلمانی برعهده گرفت که مدت ۶ سال از طرف اداره کل فلاحت وقت در این قسمت باقی ماند. نامبرده از اواخر سال ۱۳۱۵ ، نسبت به تهیه واریتههای مختلف گندم مناسب با آب و هوای مناطق معتدل و گرمسیر اقدامات لازم بعمل آورد. واریتههای گندم شاه پسند، امید، روشن،چهار هزار و هشتصد و بیست و واریته جو کالیفرنیا برای منطقه کرج و واریتههای گندم ریحانی، ایتالیایی و طبسی برای منطقه ورامین ازدیاد و در بین کشاورزان توزیع شد.
طبق گزارش علی اصغرپور، در سال ۱۳۳۰وزارت کشاورزی با کمک اداره همکاریهای فنی ایران و آمریکا به تهیه و توزیع واریتههای اصلاح شده گندم شاه پسند، ایتالیاتی، ریحانی و جو کالیفرنیا اقدام کرد.
بذرهای مادری واریتههای مذکور در مؤسسات اصلاح بذر کرج و وارمین تهیه شد و مراحل اولیه ازدیاد بذر در کرج و ورامین انجام گرفت. پس از ازدیاد اولیه، بذرهای مزبور را با گندمهای نامرغوب محلی در شهرستانها و بخشهای کشاورزی تعویض میکردند و گندم محلی را به اداره غله محل میفروختند. ضرر و زیان حاصل از تعویض بذرهای مرغوب با بذرهای بومی از محل اعتبارات اداره همکاریهای فنی ایران و آمریکا تأمین میشد. این روند از سال ۱۳۳۰ تا ۱۳۳۶ ادامه داشت و دراین مدت حدود ۲۰۲۵ تن گندم و جو در نقاط مختلف کشور با گندمهای محلی تعویض گردید.
از سال ۱۳۳۱ تا ۱۳۳۳ ، دکتر هرمنکوکوک ( Herman kukuck ) آلمانی، مسئول انجام آزمایشهای به نژادی غلات در ایران شد. درسال ۱۳۳۵، کمیته غله وزارت کشاورزی که باعضویت کارشناسان سازمان خواربار وکشاورزی سازمان ملل متحد (FAO) و اصل چهارتشکیل شده بود، تصمیم گرفت توزیع بذر مرغوب را بین کشاورزان به مقدار زیاد توسعه دهد و برنامهای برای تهیه بذر گواهی شده تنظیم کند.
از سال ۱۳۳۳ تا ۱۳۴۷، پروفسور مودرا ( Mudra ) متخصص و کارشناس اصلاح غلات از طرف FAO مسـئول بررســیـهای به نژادی غلات در ایران شد و از سال ۱۳۴۷ به بعد دکـتر روگـنـر( Rogner ) آلمانی متخصص و کارشناس غلات در مرکز اصلاح غلات مشغول انجام وظیفه شد. واریتههای گندم شاه پسند ، ریحانی، ایتالیایی ،طبسی و ۴۸۲۰ در سالهای ۱۳۳۶ و ۱۳۳۷ به صورت بذر گواهی شده در بین کشاورزان توزیع شد.
واریته شعله در سالهای ۱۳۳۷ و ۱۳۳۸به صورت بذر مادری و گواهی شده در آمد. واریته آذر در سال ۱۳۳۸ و ۱۳۳۹ و واریته روشن در سالهای ۱۳۴۰ و ۱۳۴۱ بصورت بذر مادری و گواهی شده شناخته شدند.
اولین فرد ایرانی که در ایران شروع به اصلاح غلات کرد مرحوم احمد حسین عدل، وزیر سابق کشاورزی بود. سپس مهندس منصور عطایی، استاد دانشگاه،بیش از سی سال روی گندمهای بومی نـقاط مخـتلف کشـورتـحـقـیق کرد که بر اثر آن از بین تودههای گندمهای مختلف واریتههای پرمحصول و مرغوبی مانند شاهپسند، عطایی و شاهی جهت توزیع و تکثیر، انتخاب و معرفی گردید و در دسترس کشاورزان قرار گرفت. اولین واریته گندمی که در ایران اصلاح و در دسترس کشاورزان گذاشته شد رقم شاهپسند بود که این کار توسط آقای مهندس منصور عطایی در دانشکده کشاورزی کرج در سال هزار و سیصد و بیست و یک انجام شد.
از سال ۱۳۲۵ ،کلیه فعالیتهای به نژادی غلات در ایستگاههای کرج و ورامین متمرکز شد و آقای مهندس اسماعیل قرهباغی رئیس بنگاه اصلاح وتهیه بذر به فعالیتهای تحقیقاتی خود در خصوص انتخاب واریتههای مرغوب و پرمحصول گندم پرداخت و در همین سال برنامه دورگگیری واریتههای گندم آغازشد.
همکاریهای علمی و تحقیقاتی مرکز بینالمللی simmyt با ایران در سال ۱۳۴۵ در بخش تحقیقات غلات آبی موسسه اصلاح و تهیه نهال و بذر شروع گردید.