سرزمین پهناور ایران مهد پرورش اسب و مبدا نژاد های گوناگون اسب است. ما در ایران ثروتی بی همتا با سابقه ای به طول تاریخ تمدن جهان به نام اسب بومی ایران داریم. این اسب ویژگی های منحصر به فردی داشته و به گواهی تاریخ جد تمام اسبهای اصیل و ممتاز امروزی میباشد. با علم به اینکه ایران باستان محل پرورش بهترین اسبهای جهان بوده و با نگاهی به آثار تاریخی و عقاید دیرین شناسان میتوان ایران را مهد پرورش اسب دانست که منشا سایر نژادهای اسب امروزی است.
ایرانیان باستان همچنان که خودشان پر آوازه بودند اسبهای آنان نیز در جهان آن روز پر آوازه بود. با نگاهی به آثار هرودوت، گزنفون، استرابون، واگنر آلمانی و تارخ نویسان دیگر میتوان دریافت که ایران مهد پرورش و مبدا نژادهای گوناگون اسب بوده است.این مورخان ایرانیان را دامپرورانی مطلع و دانشمندانی دانسته که خدمت شایانی در دامپروری مخصوصا پرورش اسب به دنیا ارائه داده اند و وجود ایلخ های بزرگ اسب در ایران را به هزاران سال قبل از میلاد نسبت میدهند.
به گواهی تاریخ ایرانیان در تمام رشته های سوارکاری و پرورش اسب پیشقدم بودند. هرتل میگوید: تفریح بزرگان ایران باستان اسب سواری و اسب دوانی ، پرورش اسبهای اصیل و شرکت در اسب دوانیها بوده و هر ساله بهترین اسبهای مسابقه را خریداری و وارد ایلخ سلطنتی میکردند.
دیگر ورزش ملی ایرانیان چوگان است که درساژ شکل پیشرفته و امروزی آن میباشد. شکار با اسب مربوط به شاهان ایران باستان بوده و یکی از تکنیک های متداول شکار پرش از روی موانع میباشد که امروزه به عنوان یک رشته در ورزش سوارکاری مطرح است. بانوان ایرانی سوارکاری چوگان و تیراندازی را از کودکی فرا میگرفتند و به عنوان تیرانداز سواره برای شکار به جنگلها میرفتند.
تعدادی دهنه آبخوری و هویزه مربوط به دوهزار سال قبل از میلاد در حوالی لرستان به دست آمده و از بررسی آنها ثابت شده که ایرانیان تمام اقسام سوارکاری را میدانسته و برای هرگونه ورزش سوارکاری نوع ویژه ای دهنه یا آبخوری استفاده میکرده اند. با مروری به وضع سوارکاری امروز مشخص میشود که هنوز همان افسار و دهنه های ایران باستان استفاده میشوند و تا به حال دنیا نتوانسته وسیله ای را جایگزین آنها کند.
پس از نفوذ اسلام به ایران و توصیه های پیامبر اسلام (ص) مبنی بر گرامی داشتن اسب و سوارکاری خدمت شایانی توسط مسلمانان در زمینه پرورش اسب انجام شد. اعراب از ایرانیان تعالیم زیادی در مورد اسب و فنون جنگ سواره آموختند. و پس از آن توانستند بیش از نیمی از کره زمین را فتح کنند.
در به وجود آوردن بهترین تیره های اسب عرب اسبهای ایرانی نقش به سزایی داشتند.
مارکوپولو مینویسد:« در ایران بهترین و زیباترین اسبهای جهان موجود است و با توجه به شهرت آنها بازرگانان خارجی آنها را برای فروش به هندوستان آورده و به بهای هنگفتی میفروشند. بهای هر اسب ۲۰۰ لیره طلا میباشد.
از خدماتی که ایرانیان برای اولین بار در جهان در مورد تولید و پرورش دام نمودند تولید قاطر از جفت گیری الاغ نر با مادیان میباشد.»
بهترین اسبهای دنیا در ایران باستان پرورشیافتهاند. ایران را میتوان گهواره پرورش نژادهای مختلف اسب در جهان توصیف کرد.
سوارکاری طبق قانون یکی از مهمترین مهارتهایی بود که هر ایرانی مجبور به یادگیری بود. قبل از ورود آریاییها دقیقاً مشخص نیست که اسب چگونه پرورشیافته و برای چه مواردی استفاده میشده است. یکی از سرگرمیهای پادشاهان ایران شکار در حین اسبسواری بوده است.
در حین شکار، شکارچی مجبور بود از روی موانع پرش کند بعدها این مهارت به ورزش تبدیل شد که ما از آن به پرش با مانع یاد میکنیم. در ایران باستان زنان نیز مانند مردان سوارکاری یاد میگرفتند و چوگان را در سنین بسیار کم کودکی میآموختند.
پس از تأسیس امپراتوری پارسها در سلسله هخامنشیان که گفته میشود کوروش بنیانگذار امپراتوری پارس به پرورش اسبها علاقه زیادی داشته به حدی که سالیانه حدود ۱۲۰ هزار اسب در ایران پرورش مییابد جالب آنجاست که بدانید در آن زمان همه اسب دارای درخت خانوادگی و شناسنامه بودند.
بیشتر اسبها توسط سوارهنظام درایتش هخامنش یکی از بزرگترین و قویترین ارتش تاریخ استفاده میشدند. امروزه میتوان از آزمایش ژنتیکی برای تعیین خلوص و ارزش هر اسب استفاده کرد. یکی از ارزشهای باستانی در ایران چوگان است قدمت این ورزش در ایران از زمان سلسله هخامنشیان است با گسترش مرزهای هخامنشیان این بازی باستانی راه خود را به سایر کشور پیدا کرد.
شاید مهمترین دلیلی که سلسله اشکانیان به مدت ۵۰۰ سال حکومت کردند استفاده از اسب در ارتش آنها بود. در طول جنگها استفاده از اسب و همچنین شیوههای نظامی و سازماندهی ارتش و سرعتبالا به خاطر وجود اسبهای قدرتمند باعث پیروزیهای بیشماری میشد. همین مهارت بالا برای دشمن باعث سردرگمی و ویرانیهای بزرگ میشد. آنها همچنین مربیان عالی برای یادگیری اسبسواری بودند.
اگر بخواهیم به تاریخچه اسب در ایران در سلسه ساسانیان اشاره کنیم بایستی گفت که در زمان امپراتوری ساسانیان ارتش آنها مجهز به ارابههای جنگی بود. سوارهنظام و اسبها نیز مجهز به ذره و سایر تجهیزات و اسلحه بودند. درواقع همانند یک تانک زرهی به جلو حرکت میکردند و پیادهنظام را شکست میدادند. ساسانیان با چنین ارتشی تقریباً ۴۰۰ سال حکومت کردند. هنوز مجسمه سنگی پادشاه معروف ساسانی بروی اسب معروف خود (شبدیز) در طاق بستان بهخوبی نشانگر این محبوبیت است.
در دوران صفوی آمده است که شاهعباس صفوی هرگز از سوارشدن بر اسب خسته نشده است. قدرت بدنی وی به حدی بالابود که میتوانست یک روز و یک شب بدون هیچ آب و غذایی سوار بر اسب بتازد. در یک مورد گفته میشود که وی طی ۲۹ ساعت مسافت ۵۳۰ کیلومتری بین یزد و شیراز را طی کرد. شاهعباس توانست طی یازده روز سواران خود را از اصفهان به تبریز رسانده این در حالی است که دران زمان طی مسافتهای طولانی آنقدر دور از انتظار بود که حاکم تبریز از حمله ناگهانی وی غافلگیر شد.
بر اساس منطقه جغرافیایی اسبهای بومی فارس ویژگیهای مختلفی دارند. اسب بومی فلات ایران ازنظر اندازه خیلی بزرگ نیست ولی بسیار قوی و محکم است. در طول تاریخ اسبهای ایرانی همیشه برای کارهای دشوار یا عبور از زمینهای طولانی و خشن استفادهشدهاند. بهترین نژاد اسبهای ایرانی شامل اسبهای کرد، قرهباغ، ترکمن، عرب، قشقایی، کاسپین، بختیاری، سیستانی و تالشی است. مارکو پلو در سفرنامه خود ذکر کرده است که ایران خانه اسبهای زیبا و گرانقیمت جهان است. در ادامه با ما همراه باشید تا ویژگیهای هر یک از نژادهای اسب ایرانی را بررسی کنیم:
یکی از بهترین و اصیلترین نژادهای اسب ایران، نژاد کاسپین است. محققان بر این عقیده هستند که آنها میتوانند اجداد سایر نژادهای اسبهای شرقی باشند. مطالعه دقیق اسکلت اسبهای کاسپین پژوهشگران را به این نتیجه رسانده که اسبهای کاسپین چند ویژگی دارند.
این نژاد اسب ایرانی که به اسبچه خزر و همینطور اسب کاسپین معروف است، قدمتی ۳۰۰۰ ساله دارد و نهتنها در ایران بلکه در جهان، قدیمیترین اسب شناختهشده و اصالت این اسب به دوران قبل از تاریخ برمیگردد زیرا، استخوانهای اجداد این نژاد اسب ایرانی در کنار استخوانهای حیواناتی نظیر دایناسورها یافت شده است. این موضوع باعث شد که حتی بگویند نژاد اسب عربی که آن را از قدیمیترین اسبها میدانند به نژاد این اسب ایرانی برمیگردد.
اسبهای خزر بین ۱۰۰ تا ۱۲۰ سانتیمتر قد دارند اگرچه شرایط بهتر تغذیه در خارج از ایران اغلب منجر شده که اسبهای با نمونه بلندتر متولد شوند. آنها یکسر کوتاه و کشیده با پیشانی طاق، چشم بزرگ و گوشهای کوتاه دارند. پوزه کوچک و سوراخهای بینی بزرگ در پایین قرار دارد. این نژاد بهطورکلی دارای بدنی باریک و گردن برازندهای است با شانههای شیبدار و دمی بلند و زیبا. علیرغم اندازه یک کاسپین از نزدیک به اسب عرب شبیه است.
در گذشته پادشاهانی مثل کورش و داریوش هخامنشی از این نژاد اسب ایرانی استفاده کرده و آنها را به ارابه میبستند و به شکار شیر میرفتند. سالهای زیادی این نژاد اسب ایرانی منقرض اعلام شده بود تا اینکه خانم فیروز در سال ۱۹۶۵ در منطقهای به نام خزر در جنوب شهر آمل متوجه تعدادی از این نژاد اسب ایرانی شد، از اینرو نام این نژاد خزر گذاشته شد.
کاسپین اسبی است که ازنظر محققان بهعنوان اسبی مهربان و باهوش توصیف شده است و علیرغم اندازه کوچک پرشهای خوبی دارد. اسب کاسپین دارای پاهای محکم و سم بسیار سخت است و بهندرت به نعل نیاز دارد. رنگ معمول این نژاد از اسبها خاکستری، سیاه و سفید، شاهبلوطی هستند. از این اسبها بهطور عمده در شهرهای آمل و بابل و رشت در شمال ایران استفاده میشود بهعنوان نوعی اسب پونی ازنظر سرعت و توانایی در کشیدن و حمل بارهای سنگین برای صاحبان خود ارزش بسزایی دارند همچنین توانایی پرش فوقالعاده آنها باعث میشود آنها برای نمایش پرش و رویداد بسیار رقابتی باشند.
در ادامه بررسی تاریخچه اسب در ایران به بررسی اسب نژاد قرهباغ میپردازیم.
ازآنجاییکه درگذشته آذربایجان قسمتی از ایران بوده اسب قرهباغ را بهعنوان اسب ایرانی معرفی میکنند. اسب قرهباغ در حال حاضر حیوان ملی آذربایجان است و سمبل رسمی منطقه آغام در قرهباغ است.
این نژاد اسب از نظر صفات ظاهری و ژنتیکی نسبت به سایر تودههای ایرانی وضعیت مثبتتری دارد ولی بهعنوان یک نژاد اسب ایرانی، ثبت جهانی نگردیده و فعالیتی در این زمینه صورت نگرفته است. نژاد قرهباغ به دلیل زندگی در مناطق کوهستانی از نظر اندامی بزرگ نیستند اما از نظر عضله بندی و تاندون خیلی مقاوم و قوی و مخصوص زندگی در کوهستان هستند.
از این نژاد اسبها برای ورزشهایی مثل چوگان و کالسکهرانی و همچنین آموزش کودکان و نوجوانان استفاده میشود.
در سال ۲۰۰۴ یک اسب قرهباغ به نام کیشمیش از منطقه آگدام دو رکورد سرعت ثبت کرد. او ۱۰۰۰ متر را در ۱ دقیقه ۹ ثانیه و ۱۶۰۰ متر را در ۱ دقیقه و ۵۲ ثانیه زد.در حال حاضر کمتر از ۱۰۰۰ اسب قرهباغ وجود دارد. به این معنی که آنها در معرض انقراض هستند. نام این اسب از منطقه جغرافیایی در آذربایجان گرفته شده است. به دلیل خلوص، سرعت، استحکام و ماهیچههای پیشرفته موردتوجه قرار گرفت. این نژاد از اسب قدبلندی ندارد اما بهطورمعمول بین ۱۴۵ تا ۱۵۰ سانتیمتر قد دارد. ازنظر رنگ اسبهای قرهباغی، شاهبلوط یا خلیج با رنگ طلایی دیده میشوند. متأسفانه در طول قرن نوزدهم نیز تعداد اسبهای قرهباغ شروع به کاهش کرد این نخستین بار در طول جنگهای ایران و روس اتفاق افتاد.
اسب کردی از دیگر نژادهای اسب ایرانی است که اصالت آن به ایران باستان برمیگردد.
اسبهای کردی از اسبهای ارزشمند و پرخون دنیا محسوب میشوند که مبدأ و منشا آنها ایران است. اجداد این نژاد اسب ایرانی به نسایی معروفاند که این نام را از جلگههای مهد پرورش خود به ارث بردهاند.
نژاد کرد در عین زیبایی دارای استقامت بینظیری است. همین امر باعث شده که این اسب در مسابقات چوگان به پیروزیهای چشمگیری دست پیدا کند. از دیگر ویژگیهای اسب کرد میتئان به مقاومت بالای وی در برابر خستگی و گرسنگی اشاره کرد. او میتواند در مناطق صعبالعبور کوهستانی که هیچ وسیله نقلیه قادر به حرکت نیست به کمک صاحب خود بشتابد. این نژاد از اسب بیشتر در منطقه کرمانشاه، آذربایجان غربی و قسمتی از زنجان پراکنده میباشند.
یکی از نژادهای اسب ایرانی اسب عربی است که به آن اسب اصیل هم گفته میشود. این نژاد از جمله نژادهای اسب سبک در جهان و متعلق به منطقه خاور میانه است. علت اینکه میگوییم اسب عربی اما آن را متعلق به ایران میدانیم این است که ایران در گذشته پهناورتر بوده و بیشتر کشورهای کنونی بخشی از ایران محسوب میشدند.
شناسایی این نژاد اسب ایرانی به دلیل سر متمایز و دم بلند آن آسان است، این اسبها توسط بازرگانان و یا جنگها به سراسر جهان انتقال یافتهاند همچنین از این نژاد اسب ایرانی برای بهبود بخشیدن ویژگیهای دیگر نژادها از جمله قدرت تحمل بالا، فرمان پذیری و سرعت استفاده میشود. اسبهای عرب، اسبهایی خونگرم، باهوش، زیرک و حساس میباشند و ارتباط قویی بین آنها و سوارکارشان است اما ممکن است همین ویژگی باعث شود عادتهای بد را سریعتر از بسیاری از نژادهای دیگر فرابگیرند.
بررسی تاریخچه اسب در ایران به ما نشان میدهد یکی دیگر از مواردی که در لیست نژادهای اسب ایرانی قرار میگیرد اسب سیستانی است. این اسب در سیستان و بلوچستان زیست میکند اما متأسفانه به دلیل کمتوجهی بسیار کمی به این نوع گونه جانوری این نژاد در حال انقراض است.
بر اساس شواهد تعداد کمی از این اسبها در مرز این و پاکستان و همچنین مرز افغانستان در حال زندگی هستند هرچند مردمان سیستانی علاقه زیادی به اسبهای خود داشته ولی تغییر آب و هوایی همچنین شرایط زندگی زمینه برای پرورش و افزایش این نژاد از اسب را کم کرده است. هرچند اگر همین روال پیش رود بهزودی این نژاد منقرض خواهد شد.
اسب تالشی اسبی استقامتی است که مسابقات آن اکثراً در مسیرهای سراشیبی انجام میگیرد. ولی اکثر مردان تالش از این نژاد اسب برای کار استفاده میکنند و فصلهایی هم که کار نیست آنها را در مزرعه آزاد میگذارند. در زمستان میتوان در ییلاقات گلههای اسب را بهصورت آزاد دید. البته اسبهای مسابقات در شرایط بهتری نگهداری میشوند. البته بیتوجهی و نداشتن جای تمرین باعث شده سالانه تعدادی از این اسبها در اثر تصادف جان خود را از دست میدهند.
در طول تاریخ رهبران بزرگی مثل داریوش هخامنشی از اجداد این نژاد اسب ایرانی بسیار استفاده میکردند و در سپاه داریوش سی هزار رأس اسب ترکمن وجود داشت.
این نژاد از اسب از نژادهای خالص اسب در ایران است و بیشتر در منطقه ترکمنصحرا دیده میشود. رنگ بدن این اسبها بیشتر خاکستری است و بدنهایی لاغر و کشیده دارند. برای جلوگیری از انقراض این نژاد صادرات این نزاد به خارج از کشور ممنوع است. اسب ترکمن اندامی کشیده، دمی باریک و سر و گردن زیبا دارند. امروزه به دلیل بیتوجهی تعداد اینگونه در حال کاهش است این در حالی است که تقاضای جهانی برای این اسب در حال افزایش است.
امروزه خالصترین اسبهای ترکمن را در منطقه راز و جرگلان از توابع استان خراسان شمالی میتوان یافت که بیشترین جمعیت این اسب را دارد. شهرستان گنبد کاووس از مراکز مهم پرورش اسب ترکمن است. نقاشیهای صفوی و قاجار هنوز هم نقش و نگار اسبهای ترکمن را در جنگ و شکار شاهزادهها نشان میدهد. مطالعه تاریخچه اسب در ایران به محبوبیت این نژاد در زمان قدیم نیز اذعان دارد.
نژادهای شناخت شده از این نژاد اسب ایرانی در سه گروه دسته بندی شدهاند که عبارتاند از: یموت، آخال تکه و چناران.
از دیگر نژادهای اسب ایرانی میتوان به اسب نژاد یموت اشاره کرد. یموت نام طایفهای از ترکمنها است که کوچنشین هستند. بیشتر مردم ترکمن در شهرهای گنبد کاووس و گمیشان و آق قلا در بندر ترکمن را یموت تشکیل میدهند که به دلیل نقلوانتقالهایی که در کوچهای خود و گذر از مناطق صعبالعبور، به اسبی توانا نیاز داشتند. بنابراین، خون اسبهای عرب ایرانی و اسبهای فلات ایران را وارد گلههای این نژاد اسب ایرانی کردند بهطوریکه در این اسبهای ترکمن تأثیرپذیری از اسب عرب مشهود است. اسب یموت دارای دو تیره به نامهای گتمن و یمرعلی است.
این اسبها بومی منطقه چناران خراسان هستند که از آمیزش اسب سیلمی عرب با مادیان آخال تکه به وجود آمدهاند. این نژاد اسب ایرانی ویژگیهای نو و برجستهای دارد و همینطور در شرایط سخت نیز سازگاری او زیاد است. اسبهای چنارانی از نظر رفتاری به اسبهای عربی شباهت زیادی دارند همچنین این نژاد اسب ایرانی در قاره آسیا یکی از بهترین و مشهورترین اسبها برای سوارکاری شناختهشده است. این نژاد اسب ایرانی مانند دیگر نژادهای اسب ترکمن دیر بالغ میشوند و عمر مفید و طولانیتری نسبت به دیگر اسبها دارند همینطور اسبهای ترکمن چنارانی عمر ورزشی بالایی دارند و برای انواع رشتههای ورزش سوارکاری مناسب هستند.
منشا اولیه اسبهای آخال تکه روستای میان کویری به نام آخال در ترکمنستان است که برخی معتقدند نژاد این اسب، ایرانی است زیرا درگذشتهها که ایران کشور پهناورتری بوده، ترکمنستان نیز بخشی از ایران بوده است.
اسب قشقایی یا همان دره شوری اسبی است که شباهت زیادی به اسب عرب دارد. این اسب در طایفه دره شوراز ایل قشقایی پرورش میابد و از اصیلترین اسبهای دنیا است. دره شور یکی از طوایف نیرومند و قوی ایل قشقایی محسوب میشود و مردم آنبه داشتن و پرورش اسب معروفیت دارند. خصوصیات ظاهری این اسب صورت صاف، سینه باز، سر و گردن عالی و بدنی قوی است. معمولاً رنگ بدن این نژاد از اسب کهر و یا کهر طلایی است. این اسب به دلیل پرورش در مناطق ییلاقی دارای استقامت خوبی در مسابقات و سوارکاری است؛ و جز یکی از زیباترین اسبهای ایران محسوب میشود.
در پی مطالعه تاریخچه اسب در ایران به این نتیجه میرسیم که یکی دیگر از نژادهای اسب ایرانی اسب بختیاری است که به چند نمونه تقسیم میشود اسب کمیت، اسب الو، اسب سیاهرگ، اسب سمند جز این تقسیمبندی محسوب میشوند. پرورش اسب در دشتک بهعنوان یکی از مناطق تاریخی بختیاری پیشینه طولانی دارد. گرچه امروزه تغییر سبک زندگی مجالی برای آیینهای گذشته نداده است ولی در میان مردمان این مناطق هنوز اسبسواری جز محبوبترین ورزشها است.
اسب در آیینهای مذهبی همچنین در عروسیهای بختیاریها جایگاه ویژهای دارد. بازی چوگان نیز از روزگار قدیم در بین بختیاریها رواج داشت و یکی از تفریحات جوانان بوده و تا امروز پابرجاست- سوارکاری و تیراندازی جز اولین فنونی بود که به فرزندان خود میآموزند و بر این عقیده هستند که همه پسران بایستی آموزش اسبسواری دیده و مهارت لازم را به دست آورند.
اسبهای دره شوری یکی از زیباترین و اصیلترین نژادهای اسب ایرانی هستند و بر اساس تاریخ اولین کسانی که اسب را رام کردند و مورداستفاده قراردادند اقوام بیابانگرد و عشایر بودند. این نژاد اسب ایرانی که طرفدارهای بسیاری در سوارکاری دارند، تلفیقشده از نژاد اسبهای فلات ایرانی هستند که توسط انتخاب طبیعی و یا انتخاب مصنوعی مردم دره شور دچار تغییراتی شدند و یکی از نژادهایی که به وجود آوردند نژاد اسب دره شوری بود که این نژاد اسب ایرانی بسیار پرخون و چالاک هستند و دمی برافراشته و زیبا دارند.در گذشته بر اساس شرایط کوچ و سلیقه خانهای دره شوری (دره شور نام ییلاق آنها است) که به زیبایی اسبها اهمیت میدانند، نژاد اسبی را به وجود آوردند که هم زیبایی منحصر به فردی داشته باشد و همدست و پای محکمی نیز داشته باشد.
در حال حاضر تعداد کمی از این اسبها در مرزهای سیستان و بلوچستان زیست میکنند. از آنجایی که اسبهای ایرانی را در اصطلاح اسب شناسی (خون داغ ) به معنی پر هیجان و تندرو میدانند اما اسب سیستانی تنها اسب (خون سرد) در نژاد اسب ایرانی است. این اسبها بسیار تنومند و عضلانی هستند، دست و پای قویی دارند، بسیار سنگین وزن و در عین حال آرام، صبور و فرمان پذیر هستند. سالیان سال است که از این اسب برای بارکشی و مراسمهای محلی استفاده میکنند و از آنجایی که محل زندگی این اسبها فقط در استان سیستان و بلوچستان است، آنها را اسبهای سیستانی نامیدهاند.
به گواهی تاریخ و بدون هیچ تردیدی خاستگاه این چارپای برازنده، ایران بزرگ بوده است که محدوده آن از شمال به کرانه های دریاچه آرال، از شرق به دامنه های پامیر و ماورالنهر و ازجنوب به کرانه های خلیج همیشگی فارس تا شمال آفریقا و از غرب به میان رودان (بین النهرین ) تا سرزمینهای بیزانس بوده است تا آنجا که میگویند در سراسر جهان اسبی یافت نمی شود که که خون اسب نژاد آرین در رگهایش جاری نباشد.
باستان شناسان از دل خاک سنگ نبشتههایی به جا مانده از خاکهای آپادانا، شوش و تخت جمشید بدست آورده اند که هرچه عمیق تر به آن مینگریم در آن نقشی از پیکر اسبان بیشتر نمود پیدا میکند. و حتی کشف اسکلت چند سوار و اسب در دسته آبادگیران و یا اشیاء دیگر همچون لگام و زین در مناطق لرستان و یک نوع اسب به نام هیپاریون در مرز چال مراغه کشف شده که اتکا ایـــــرانیان را در امور سیاسی- نظامی و اقتصادی به اسب اثبات میکند.
اسب از دیرباز در خدمت انسان بوده است ، این حیوان بدست ایرانیان تربیت و به جهان عرضه شده است. اما اقوام دیگر میوه زحمات ایرانیان را در چپاولگریهای بی رحمانه غارت کرده و حتی به نام خودشان نام گذاری کردهاند.
نام اسب در بین ایرانیان باستان به عنوان بخشی از نام انسانها بوده است ، مانند :
تهماسب= تهم + اسب به معنای اسب قهرمان یا دارنده اسب قهرمان
گشتاسب = گشت + اسب به معنای اسب گردنده، تیزرو و چوگانی، راهوار
جاماسب = جم + اسب به معنای اسب جمشید
نویسنده ای به نام امین نارسلن در کتاب خود به نام تمدن شرق میگوید:” ایرانیان دلیر بوده و در سوارکاری و تیراندازی کمتر قومی به آنان میرسد . دیگر نویسندگان این را نوشته اند ولی من به چشم خود دیدهام.”
هرودوت، نویسنده و مورخ یونانی که در۲۱۰۰ سال پیش زندگی میکرده است مینویسد ایرانیان از پنج سالگی تا بیست سالگی سه چیز را میآموزند سوارکاری، تیراندازی و راستگویی.
هرودوت در جایی دیگر میگوید : خشایار شاه ایرانی در لشگرکشی به یونان به هنگام جنگ به منطقه ای به نام تسالی رسید، در آنجا شنید که اسبهای این سرزمین بهترین اسبهای یونان هستند پس دستور تاخت داد در این آزمایش اسبهای تسالی واپس ماندند.
هرودوت میگوید رمه اسبهای سپاهیان هخامنشی در بابل نگهداری میشود که هشتصد اسب و شانزده هزار مادیان در آنجا پرورش مییابد.
داریوش اول در سنگ نوشته تخت جمشید میگوید :” و سزاوار است پادشاهی که زاد و بومش دارای مردم خوب و اسبهای خوب است.”
اسبهای زیادی درتاریخ ایران همواره به همراه سواران خود جاودانه گشتند و در کتابهای تاریخی و سینه های مردم ثبت شدهاند مانند شباهنگ بیژن، شبدیز خسرو پرویز، رخش رستم، غزال شاه عباس صفوی و همچنین ذوالجناح، اسب سالار شهیدان، حسین بن علی (ع) که از نژاد ایرانی بوده است.
در نوروز نامه قیام آمده است که از صورت چارپایان هیچ صورتی نیکوتر از اسب نیست و در قابوس نامه این جمله آمده که جهان به مردمان بپای است و مردمان به حیوان و نیکوترین حیوانات اسب است که داشتتنش هم کدخدایی است و هم ثروت.
اسب به دو صورت وارد بین النهرین شد اول از طریق آشوریها که قبلاً به ذکر آن پرداختیم و دوم همانطور که در کتاب اصل اسب به آن اشاره شده که میگوید هنگامی که اسب توسط بازرگانان فنقی(لبنانی ) و ایرانی به عربستان و بین النهرین رسید نخستین خرید و فروشها در آن زمان انجام گرفت و تا مدتی نام این حیوان برای آنها معلوم نبود و به آن (پاکورا) یا خرکوهی یا خرشرقی میگفتند.
کولن در کتاب خود تحت عنوان نژاد اسبهای اصیل یا نژاد اسبهای جهان میگوید در سال ۱۸۲۴ سواره نظام ارتش انگلیس در هندوستان دارای ۷۵۴۶ رأس اسب بود که همگی از نژاد اسب ایرانی و از ایران تهیه شده بودند و کسورات آنها هر ساله از ایران تأمین میشد.
در ماه اوت سال ۱۷۱۵ در زمان فتحعلی شاه قاجار به مناسبت روابط حسنه فی مابین دولت ایران و فرانسه یکی از نامی ترین اسبهای ایران به رسم پیشکش و هدیه به دربار ناپلئون بناپارت فرستاده شد و این همان اسبی است که ما در عکسهای ناپلئون او را سوار بر آن اسب سفید دیده ایم ، عکس این اسب توسط نقاشی به نام هوراس نقاشی شد.
اسم این اسب پر آوازه (جهان پیما) بود و پوست آن نیز اکنون در موزه لوور نگهداری میشود.